تدبر در قرآن



قرآن کریم در این سوره میفرماید: وَأَنزَلْنَا مِنَ ٱلْمُعْصِرَ‌ٰتِ مَآءًۭ ثَجَّاجًۭا : ما از آسمان باران را میفرستیم

لِّنُخْرِجَ بِهِۦ حَبًّۭا وَنَبَاتًۭا: تا بوسیله آن (باران) حب و نبات را از زمین خارج کنیم. حب به گیاهی میگویند که انسان میخورد، و نبات به گیاهی میگویند که حیوان از آن تناول میکند.

آیه بعد بسیار نکته جالب توجهی دارد میفرماید:  وَجَنَّـٰتٍ أَلْفَافًا : و باغ های درهم و انبوه ایجاد میشود.

تعریف باغ چیست؟ باغ مکانی است که ما در آن گیاهانی که گلچین کردیم و برایمان بهتر است را در آن رشد میدهیم.وقتی حب را از نبات در جنات جدا میکنیم، جنات میشود یک مکان خاص و حیوانات را دیگر در آنجا راه نمیدهیم! اصلا جنات جای حیوانات نیست. 

و بلافاصله در آیه بعد میفرماید: إِنَّ یَوْمَ ٱلْفَصْلِ کَانَ مِیقَـٰتًۭا : روز جدایی وقت مقرر همگان است. میرماید: ما هم در قیامت قرار است جدا کنیم. 

شاید این آیات اشاره به این دارند که همان گونه که شما در دنیا، حب و نبات ، که یکی بر دیگری فضیلت دارد را جدا میکنید ما هم در آخرت، همین کار را انجام میدهیم و متقین را از طاغین (سرکشان) جدا خواهیم کرد.

جالب توجه است که در ادامه میفرماید: إِنَّ لِلْمُتَّقِینَ مَفَازًا: مسلّماً پرهیزگاران، رستگاری (از دوزخ) و دستیابی (به بهشت) بهره‌ی ایشان می‌گردد. حَدَآئِقَ وَأَعْنَـٰبًۭا: باغهای سرسبز، و انواع انگورها (بهره‌ی ایشان می‌گردد). میفرماید همانطور که شما در دنیا حب و نبات را از یکدیگر جدا میکنید، ما هم در قیامت خوب و بد را از یکدیگر جدا خواهیم کرد.

میگویم: حب و نبات یک ویژگی دارند و آن اینکه قبل از اینکه رشد کنند مشخص است که قرار است به چه چیزی تبدیل شوند! یعنی محال است ما دانه گندم بکاریم و انگور درو کنیم!! ولی قرآن کریم در سوره تین» دانه ای را معرفی میکند که ویژگی عجیب تر از چیزی که گفتیم دارد! در این سوره میفرماید: لَقَدْ خَلَقْنَا ٱلْإِنسَـٰنَ فِىٓ أَحْسَنِ تَقْوِیمٍۢ: ما انسان را (از نظر جسم و روح) در بهترین شکل و زیباترین سیما آفریده‌ایم. ثُمَّ رَدَدْنَـٰهُ أَسْفَلَ سَـٰفِلِینَ: سپس ما او را به میان پست‌ترینِ برمی‌گردانیم (و از زمره‌ی بدترینِ مردمان می‌گردانیم).  یعنی این موجودی که اشرف مخلوقات معرفی شده است گاه به بدترین جنبنده» تبدیل میشود. پس بعنوان مثال  اگر ده نوزاد را در نظر بگیریم هر کدام از اینها که رشد کنند به چیزی متفاوت از دیگری تبدیل میشود! یکی در زمره متقین و یکی از طاغین میشود! و این است فلسفه دنیا! مکانی برای اینکه این دانه های انسانی (!) دو مرحله ای رشد کنند! بار اول اسم همه انسان است و جایگاه همه یکی، ولی بعد از رشد اولیه که تغییرات روشن شد، حال ، جدایی در آخرت ایجاد میشود.

انسان و گیاه از یک نظر شباهت زیادی به یکدیگر دارند و آن هم اینکه هر دو از خاک زندگی میگیرند. چرا که تمام تغذیه انسان یا از گیاه است ( از حب ) و گیاه خواری میکند و یا از گوشت حیوان که آن حیوان هم از گیاه ( نبات ) تغذیه میکند. پس هر دو از خاک هستند.


این سوره با اشاره ای به سوالاتی که مردم از پیامبران میپرسیدند اشاره میکند و میفرماید: عَمَّ یَتَسَآءَلُونَ: (این مردم) درباره‌ی چه چیز از یکدیگر می‌پرسند؟ 

این سوره با سوال شروع میشود و سپس به جواب دادن میپردازد. پس سوره نبا سوره جواب هاست. منتظر باشید ببینید قرآن چگونه جواب میدهد! احتراما کف بُر خواهید شد! با ما همراه باشید شما هم حیرت زده خواهید شد!

سوالاتی که پیرامون قیامت پرسیده میشد (و میشود!) در مورد این بود که چگونه ممکن است مردگان در قیامت زنده شوند؟! بعد از اینکه مردیم و خاک شدیم و از بین رفتیم آیا واقعا زنده خواهیم شد؟!

این سوالات در دیگر سوره ها به کرات تکرار شده اند:

أَإِذَا کُنَّا تُرَابًا أَإِنَّا لَفِی خَلْقٍ جَدِیدٍ الرعد: ٥

أَیَعِدُکُمْ أَنَّکُمْ إِذَا مِتُّمْ وَکُنتُمْ تُرَابًا وَعِظَامًا أَنَّکُم مُّخْرَجُونَ المؤمنون: ٣٥

قَالُوا أَإِذَا مِتْنَا وَکُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ المؤمنون: ٨٢

وَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَإِذَا کُنَّا تُرَابًا وَآبَاؤُنَا أَئِنَّا لَمُخْرَجُونَ النمل: ٦٧

أَإِذَا مِتْنَا وَکُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ الصافات: ١٦

أَإِذَا مِتْنَا وَکُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَدِینُونَ الصافات: ٥٣

 أَإِذَا مِتْنَا وَکُنَّا تُرَابًا ذَٰلِکَ رَجْعٌ بَعِیدٌ ق: ٣

وَکَانُوا یَقُولُونَ أَئِذَا مِتْنَا وَکُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ الواقعة: ٤٧

وَقَالُوا إِنْ هِیَ إِلَّا حَیَاتُنَا الدُّنْیَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِینَ الأنعام: ٢٩

وَیَقُولُ الْإِنسَانُ أَإِذَا مَا مِتُّ لَسَوْفَ أُخْرَجُ حَیًّا مریم: ٦٦

وَقَالُوا أَإِذَا کُنَّا عِظَامًا وَرُفَاتًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ خَلْقًا جَدِیدًا الإسراء: ٤٩

إِنْ هِیَ إِلَّا مَوْتَتُنَا الْأُولَىٰ وَمَا نَحْنُ بِمُنشَرِینَدخان: 35


 همه ی این آیات به همین مسئله اشاره دارد. و میبینید که چقدر سوالات به لحاظ لفظی هم شبیه هم هستند! 

میفرماید شما در مورد یک خبر بسیار بزرگ سوال میپرسید. عَنِ ٱلنَّبَإِ ٱلْعَظِیمِ: از خبر بزرگ (و مهمّ رستاخیز می‌پرسند). سوالی که آثار آن بسیار روشن و دلایل آن بسیار عقلی است. سپس در ادامه به تبیین این بزرگ میپردازد.

این اقوال سبب اختلاف بین مردم شد که خداوند فرمود چنین نمیماند. به زودی یک عده ای خواهند فهمید . کَلَّا سَیَعْلَمُونَ: نه چنین است (که می‌پندارند)! به زودی خواهند فهمید خواهند فهمید به واسطه نور ایمان و علم . به واسطه قرآن در زندگیشان خواهند فهمید. اصلا قرآن آمده تا این اختلاف ها را کنار بزند وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ (بقره: ۲۱۳)  یا میفرماید: وَمَا أَنزَلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ إِلَّا لِتُبَیِّنَ لَهُمُ الَّذِی اخْتَلَفُوا فِیهِ ۙ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ ما کتاب (قرآن) را بر تو نازل نکرده‌ایم مگر بدان خاطر که چیزی را برای مردمان، چیزی که در آن اختلاف دارند را روشن کنی، و (هم بدان خاطر که این کتاب) هدایت و رحمت برای مؤمنان گردد. (نحل: ۶۴)  

ولی با این وجود باز هم عده ای ایمان نخواهند آورد. ثُمَّ کَلَّا . عده ای باز هم نخواهند فهمید. ولی باز هم آنهایی که مانده اند خواهند فهمید. وقتی که حجاب ها کنار رود همه خواهند فهمید.  ثُمَّ کَلَّا سَیَعْلَمُونَ:باز هم نه چنین است (که می‌پندارند)! به زودی خواهند فهمید. در قیامت دیگر هیچ اختلاف و شکی وجود نخواهد داشت و همه ایمان خواهند آورد ولی کسانی که تازه ایمان می آورند ایمانشان سودی ندارد. چنانچه قرآن میفرماید:

یَوْمَ یَأْتِی بَعْضُ آیَاتِ رَبِّکَ لا یَنْفَعُ نَفْساً إِیمانُها لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ کَسَبَتْ فِی إِیمانِها خَیْراً.

روزی که بعضی آیات (غضب) پروردگار تو فرارسد، در آن روز ایمان هیچ کس برای او سود نبخشد، اگر پیش از آن ایمان نیاورده باشد و یا در ایمانش کسب خیر و سعادت نکرده باشد، ایمان آوردنش سود نمی‌‌بخشد.

سوالات فوق امکان وقوع قیامت زیر سوال میبردند. ولی سوالی که به وجود آورنده این سوالات است سوال از اصل توحید است (توحید یعنی خداشناسی!). یعنی اینها خدا را هنوز قبول نکرده اند و به خاطر همین برایشان سوال ایجاد میشود. چنانچه در سوره یاسین میفرماید کسی که در مورد قیامت سوال پرسید مستقیما وجود خدا را هم زیر سوال برد! :

قَالَ مَن یُحْیِی الْعِظَامَ وَهِیَ رَمِیمٌ یس: ٧٨ : چه کسی میخواهد ما را زنده کند؟

پس اگر قرآن تبیانا لکل شیء(روشن کننده همه چیز) است حتما باید سوال را ریشه ای حل کند. پس ما انتظار داریم در ادامه هم وجود خدا اثبات شود، هم ضرورت قیامت و هم امکان وجود قیامت بصورت کاملا عقلی! چون سوالاتی که پرسیده شده است سوالاتی است که معمولا حس گرا ها میپرسند! پرسشگر دنبال منطق و دلیل عقلی است!

در باب پاسخ و اثبات توحید خداوند طی آیات 6 تا 16 این سوره، به معرفی یک سیستم منظم میپردازد.

نظمی که در ترتیب آیات بیان میشود بسیار جالب است. آیات در مورد این سیستم میفرماید این ها را خلق کردم: زمین، کوه، انسان، خواب، شب، روز، آسمان، خورشید، باران، گیاه برای انسان و حیوان.

چه نظمی بین این ترتیب آیات وجود دارد؟! زمین را مهد قرار دادیم ولی میلرزید! پس کوه را خلق کردیم تا مثل میخ آن را نگاه دارد. بعد شما را خلق کردیم. شما به استراحت نیاز دارید. برای نیازتان خواب را قرار دادیم. خواب موقعیت آرامی میخواهد پس شب را قرار دادیم. شما که برای خوابیدن خلق نشده اید! کارهای دیگری هم دارید! پس یک موقعیتی هم برای معاش و گذران زندگی قرار دادیم. برای بیداریتان و معاش قبل از هر چیزی به نور نیاز دارید. نوری که در شب نبود! این نور باید آنقدر بالا باشد که همه جا را روشن کند. پس اول یک سقف بسیار مرتفعی را ساختیم(آسمان) و سپس در آسمان چراغی قرار دادیم . این از نورتان! بعد از نور حال به غذا نیاز دارید! برای غذایتان سیستم باران و گیاهان را خلق کردیم. دو نوع گیاه خارج میشود از زمین: لِّنُخْرِجَ بِهِۦ حَبًّۭا وَنَبَاتًۭا: حب چیزی است که انسان میخورد و نبات گیاهی است که حیوان میخورد! پس انسان یا گیاه میخورد، یا گیاه را حیوان میخورد و سپس انسان حیوان را میخورد!  و سپس در مورد هر یک میگوید که ما این سیستم را به وجود آوردیم. یعنی میگوید پیداست که هر سیستمی سازنده ای دارد. آن سازنده من هستم: نَجْعَلِ وَخَلَقْنَـٰکُمْ وَبَنَیْنَا وَأَنزَلْنَا لِّنُخْرِجَ . هر کدام از آیات سه کلمه ای به این صورت برداشت میشود: سازنده سیستم منظم

به این صورت آیات توحید را اثبات میکنند:

وَجَعَلْنَا                 سِرَاجًا                وَهَّاجًا

سازنده(خدا)         سیستم               منظم

 

در قالب مثالی میتوانیم بگوییم یک کارخانه ای که سیستم بسیار منظمی دارد حتما طراح و سازنده ای نیز دارد و حتی اگر شما شخص سازنده را نبینی باید با عقل آن را درک کنی و بگویی که اینجا حتما سازنده ای دارد.

خداوند از آیات 6 تا 16 نباء به توصیف این کارخانه ی  و این سیستم منظم میپردازد که اسمش دنیاست. از زمین و استحکام این کارخانه تا محصول نهایی که همان نان است در کف انسان! خورشید نماد چراغ و برق این کارخانه است حبا و نباتا مواد مصرفی برای تولید این کارخانه است. اصلی ترین محصول کارخانه انسان سازی دنیا، انسان است. هر کاری انجام میشود برای انسان است. ابر و باد و مه و خورشید در کارند، تا تو تانی به کف آری .

 این آیات مستقیم به اثبات توحید میپردازد و برای تبیین توحید(خدا شناسی) و دیدن خدا، میتوانیم از همین آیات استفاده کنیم و به نظمی که در دنیا بین اجزآء آن برقرار است فکر کنیم.

با بیان این ادله ها تنها چاره ای که برای کافران میماند متوسل شدن به نظریه بیگ بنگ است. که قرآن در این سوره آن را نیز جواب داده است. وَخَلَقْنَـٰکُمْ أَزْوَ‌ٰجًۭا : و ما شما را به صورت زوج آفرییم.  وجود زن بر هم زننده ی تمام معادلات بیگ بنگ است . نظریه بیگ بنگ میگوید زمین خود به خود و بر اثر انتخاب طبیعی این نظم را پیدا کرده است!  ولی وجود زن و جفت برای انسان ، حیوانات و گیاهان تمام بساط بیگ بنگی ها را بر هم زده است!! پس توحید به صورت کاملا عقلانی اثبات شد.

حال که توحید ، سوال ریشه ای آنها جواب داده شد ، برویم سراغ مسئله بعدی که خود قیامت است. مسئله قیامت یک پیش زمینه ای نیز دارد و آن اینکه چرا باید قیامت برپا شود؟ همین محدوده 11 آیه با نگاهی دیگر به ضرورت قیامت نیز میپردازد که در پست بعدی میتوانید ادامه این مطلب را مطالعه بفرمایید!


ضرورت قیامت

با نگاهی دیگر به سیستم منظمی که خداوند در این 11 آیه معرفی کرد شما منتظر دیدن نتیجه و خروجیِِ این سیستم هستید. منتظرید ببینید این کارخانه پیشرفته چه چیزی تولید میکند. ولی در عمل محصولی مشاهده نمیشود! قرآن کریم میفرماید: أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاکُمْ عَبَثًا وَأَنَّکُمْ إِلَیْنَا لَا تُرْجَعُونَ المؤمنون: ١١٥: آیا فکر کرده اید که ما شما را بیهوده خلق کرده ایم و به سوی ما بازگردانیده نمیشوید؟! پس خود قرآن میگوید اگر برگشتی نباشد آفرینش شما عبث و بیهوده است.

قرآن کریم در سوره ص» میفرماید: 

وَ مَا خَلَقْنَا السَّماءَ وَ الْأَرْضَ وَ مَا بَیْنَهُما باطِلاً ذلِکَ ظَنُّ الَّذِینَ کَفَرُوا فَوَیْلٌ لِّلَّذِینَ کَفَرُوا مِنَ النَّارِ * أَمْ نَجْعَلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ کَالْمُفْسِدِینَ فِی الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِینَ کَالْفُجَّارِ

ما آسمان و زمین و آنچه را که بین آنها است، را بر باطل نیافریدیم. این گمان کسانی است که کافرند؛ پس وای بر کافران از آتش. آیا ما کسانی را که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته انجام می‌دهند، مانند مفسدان در زمین قرار می‌دهیم، یا اینکه پرهیزکاران را چون خودکامگان قرار خواهیم داد.

وقتی به کارکرد این کارخانه دنیایی نگاه میکنیم، میبینیم که در زندگی دنیای انسان ها هیچ خیری نیست! یا بر حسب حادثه ای میمیرند، یا زنده میمانند و به پیری میخورند و به ناچار میمیرند! پس زنده ماندنی در کار نیست. قرآن در سوره یاسین» میفرماید:

وَ مَن نُّعَمِّرْهُ نُنَکِّسْهُ فِی الْخَلْقِ أَفَلا یَعْقِلُونَ

هرکه را عمر طولانی می‌دهیم، در خلقت دگرگونش می‌سازیم؛ آیا ـ مردم ـ به تعقل نمی‌پردازند (که چرا؟

مانند این است که ما یک کارخانه ای بسازیم، یک خط تولیدی راه بیاندازیم، بلافاصله بعد از اینکه محصول تولید شد آن محصول را قبر کنیم :/ !  پس انسان ها محکوم به مرگ هستند. پس در زنده ماندن آنها خیری نیست . زمین هم که رو به نابودی میرود. پس چه چیزی میماند؟ شبیه این است که کارخانه ای بسازیم، بعد طوری طراحی کنیم که بعد از یکسال ، هم دستگاه ها از بین برود هم کارخانه. هیچ چیز نماند. این کار بسیار بیهوده ای است. چرا باید کارخانه با این وجود ساخته شود؟ پس محصول این کارخانه چیست؟ نابودی؟! هر سازنده ای از سازش خود هدفی و محصولی را میخواهد . باید محصولی در کار باشد. اصلا سیستم برای تولید تدارک دیده میشود .

قرآن کریم میفرماید: وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا لَاعِبِینَ الأنبیاء: ١٦ ما زمین و آسمان را برای بازی خلق نکرده ایم!

شما وقتی یک کارخانه ، با نظم بسیار محیر العقول بین دستگاه های آن میبینید، منتظر هستید که این کارخانه یک خروجی و یک محصول نهایی به شما عرضه کند. نمیشود که شما این کارخانه و این دستگاه ها و نظم را ایجاد کنید بعد تعیین کنید که یک سال بعد همه را خراب میکنم. این اصلا عقلانی نیست. به زندگی خودمان که نگاه میکنیم میبینیم انسانها که روز به روز از بین میروند و میمیرند! زمین هم که رو به نابودی میرود پس هدف از درست کردن این زمین و زمان و انسان چه بود؟ همه چیز که نابود شدند! میفرماید نخیر! نابودی در کار نیست. این قسمت اول برنامه بود! این قسمت ادامه دارد!!

یک بار گفتیم نظمی که در ترتیب آیات بیان میشود بسیار جالب است. آیات در مورد این سیستم میفرماید این ها را خلق کردم: زمین، کوه، انسان، خواب، شب، روز، آسمان، خورشید، باران، گیاه برای انسان و حیوان.

چه نظمی بین این ترتیب آیات وجود دارد؟! زمین را مهد قرار دادیم ولی میلرزید! پس کوه را خلق کردیم تا مثل میخ آن را نگاه دارد. بعد شما را خلق کردیم. شما به استراحت نیاز دارید. برای نیازتان خواب را قرار دادیم. خواب موقعیت آرامی میخواهد پس شب را قرار دادیم. شما که برای خوابیدن خلق نشده اید! کارهای دیگری هم دارید! پس یک موقعیتی هم برای معاش و گذران زندگی قرار دادیم. برای بیداریتان و معاش قبل از هر چیزی به نور نیاز دارید. نوری که در شب نبود! این نور باید آنقدر بالا باشد که همه جا را روشن کند. پس اول یک سقف بسیار مرتفعی را ساختیم(آسمان) و سپس در آسمان چراغی قرار دادیم . این از نورتان! بعد از نور حال به غذا نیاز دارید! برای غذایتان سیستم باران و گیاهان را خلق کردیم. دو نوع گیاه خارج میشود از زمین: لِّنُخْرِجَ بِهِۦ حَبًّۭا وَنَبَاتًۭا: حب چیزی است که انسان میخورد و نبات گیاهی است که حیوان میخورد! پس انسان یا گیاه میخورد، یا گیاه را حیوان میخورد و سپس انسان حیوان را میخورد! 

پس تا اینجا میبینیم این نظمی که در این سوره به آن اشاره کرد ما را منتظر معرفی خروجی این سیستم نگاه میدارد. و ضرورت وجود قیامت اثبات میشود.

اما هنوز سوال اصلی مردمی که از قیامت سوال میپرسیدند و میگفتند که چگونه ممکن است وقتی مردیم و خاک شدیم مجدد زنده شویم را نگفته ایم! در پست بعدی با نگاهی دیگر به همین سلسله آیات میبینیم که عجب! قرآن این مورد را هم جواب داده است آن هم چه جوابی!! برگ های ما که ریخت! شما را نمیدانم!!!



بیشتر سوالاتی که در مورد قیامت توسط منکران مطرح میشد در مورد امکان قیامت بود نه ضرورت. به عبارتی چرخه ی حیات پس از مرگ را ناممکن میدانستند . (کافران) می‌گویند: آیا هنگامی که ما مردیم و در زمین گم گشتیم (و ذرّات وجود ما آمیزه‌ی خاک گردید و اثری از آن نماند) آفرینش تازه‌ای خواهیم یافت (و دوباره زندگی را از سر می‌گیریم؟) بلکه آنان منکر ملاقات با پروردگارشان (برای حساب و کتاب) هم هستند.  (سجده: ۱۰)

 پاسخ قرآن در این 11 آیه از سوره نبا که توحید و ضرورت را اثبات کرد بسیار عالی بود ولی حتما باید به مسئله امکان معاد هم بپردازد چون ظاهر سوال این را طلب میکرد. نمیشود سوالی مطرح شود ما ریشه را حل کنیم بعد خودش را نگوییم! خود سوال نیز باید جواب داده شود.

 آیات امکان را نیز نشان میدهند:

امکان معاد

برای اثبات امکان معاد خداوند چرخه ی مرگ و زنده شدن را در زندگی به ما نشان میدهد. بیایید بار دیگر به ترتیب آیات نگاه کنیم: نظمی که در ترتیب آیات بیان میشود بسیار جالب است. آیات در مورد این سیستم میفرماید این ها را خلق کردم: زمین، کوه، انسان، خواب، شب، روز، آسمان، خورشید، باران، گیاه برای انسان و حیوان. این ترتیب بیان مخلوقات یک دید کلی از قیامت به ما میدهند. به این صورت که هر کدام از این مواردی که قرآن میفرماید، یک نماد هستند. مثلا رشد گیاهان و به وجود آمدنشان از خاک، نماد زنده شدن انسان ها است. 

دقت که میکنیم میبینیم یک منظوری از ترتیب این آیات باید وجود داشته باشد. هر موردی که در این یازده آیه مطرح میشوند نماد چیزی و رابطی بین دنیا و قیامت است! حال بیایید نگاهی دیگر به ترتیب آیات و نماد ها بیاندازیم :

 آیات در مورد این سیستم میفرماید این ها را خلق کردم: زمین، کوه، انسان، خواب، شب، روز، آسمان، خورشید، باران، گیاه برای انسان و حیوان.

هر کدام از اینها نمادی از قیامت هستند. زمین نماد هستی ، کوه نماد دنیا ، انسان نماد زندگی ، خواب نماد مرگ ، شب نماد صور اول و مرگ همه ، روز نماد شروع قیامت ، آسمان نماد قدرت ، خورشید نماد روشنایی قیامت ، باران نماد صور دوم ، گیاه نماد زنده شدن مردگان و باغ نماد جدایی زنده شدگان است.

حال بار دیگر به تک تک اینها که نگاه میکنیم خود دلیلی بر حجیبت امکان وجود قیامت هستند. مثلا رشد گیاهان و زنده شدنشان از خاک نماد زنده شدن انسان است به این صورت که میفرماید: 

(همه‌ی اینها) به منظور بخشیدن روزی به بندگان است. ما به وسیله‌ی آب باران، سرزمین مرده را زنده گردانده‌ایم. (آری! زنده شدن مردگان، و) از گورها سربرآوردن آنان نیز همین گونه است. (ق: ۱۱) : رِّزْقًا لِّلْعِبَادِ ۖ وَأَحْیَیْنَا بِهِ بَلْدَةً مَّیْتًا  کَذَٰلِکَ الْخُرُوجُ. میفرماید انسان، تو که برای نخستین بار از خاک خلق شده ای چرا تعجب میکنی که بار دیگر هم زنده شوی؟

حال سوالی مطرح است. آیا ما واقعا از خاک خلق شده ایم؟ جواب: میدانیم تغذیه ما کاملا به خاک وابسته است. ما یا از گیاهان تغذیه میکنیم، که آنها مستقیم از خاک درست شده اند و یا از حیوانات تغذیه میکنیم که آنها نیز از گیاهان تناول میکنند و در نتیجه از خاک رشد یافته اند. پس انسان تمام تغذیه اش از خاک است. به جز آب! آب + خاک = گل! خداوند فرموده است که شما را از گل آفریده ام!! پس این از سوالی که میگفت چگونه خاک زنده میشود.

سوالی که میگفت جسد چگونه زنده میشود چه؟ این سوره به خواب و بیداری ما اشاره میکند. در مورد خواب قرآن میفرماید: 

وَهُوَ الَّذِی یَتَوَفَّاکُم بِاللَّیْلِ وَیَعْلَمُ مَا جَرَحْتُم بِالنَّهَارِ ثُمَّ یَبْعَثُکُمْ فِیهِ لِیُقْضَىٰ أَجَلٌ مُّسَمًّى ثُمَّ إِلَیْهِ مَرْجِعُکُمْ ثُمَّ یُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ الأنعام: ٦٠ :خدا است که در شب شما را می‌میراند و در روز شما را برمی انگیزاند و او می‌داند که در روز (که زمان عمده‌ی جنب و جوش و تلاش و کوشش است) چه می‌کنید و چه فراچنگ می‌آورید (و این مرگ و زندگیِ خواب و بیداری نام، پیوسته ادامه دارد) تا مهلت معیّن (زندگی هرکس با فرا رسیدن مرگ او) بسر آید. سپس (در روز رستاخیز همگان) به سوی خدا برمی‌گردید و آن گاه شما را بدانچه (از خوب و بد در دنیا) می‌کردید باخبر می‌گرداند (و پاداش و پادافره اعمال را به صاحبان آنها می‌رساند).

از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله) نقل شده است که فرمود:

۰.کَمٰا تَنَامُونَ تَمُوتُونَ وَکَمَا تَسْتَیْقِظُونَ تُبْعَثُونَ.:همان گونه که می‌خوابید، می‌میرید و همان گونه که از خواب برمی‌خیزید، زنده خواهید شد.

یا از امام باقر علیه السلام) نقل شده است که می‌فرمایند:

۰.مرگ چیزی جز همین خواب، که همه روزه آن را تجربه می‌کنید، نیست. تنها تفاوتش این است که مرگ طولانی‌تر است.

پس میفرماید خواب برادر مرگ است! پس از زنده شدن مردگان تعجب نکنید. همانگونه که میخوابید و بیدار میشود، میمیرید و زنده میشوید!

یا میفرماید تاریک شدن دنیا و روشن شدن در قیامت برایتان عجیب است؟ به شب و روز نگاه کنید! چه چیز آن عجیب به نظر میرسد؟ 

در آیه ای شباهت شب و روز به زندگی و مرگ آمده است: وَهُوَ الَّذِی یُحْیِی وَیُمِیتُ وَلَهُ اخْتِلَافُ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ المؤمنون: ٨٠ 

میفرماید زنده شدن شما پیچیده و سخت به نظر میرسد؟! نیز آسمان را مطرح میکند. آسمان نماد عظمت است. در این رابطه در سوره نازعات میفرماید: ءَأَنتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ ٱلسَّمَآءُ  بَنَىٰهَا ٢٧

بدین صورت راه را بر هر پرسشگری میبندد و موجب میشود هر بنده ای سرتعظیم فرود آورد و او را به یگانگی یاد کند.

با این منطق پاسخگویی ما را به جایی میرساند که میفرماید: وَإِن تَعْجَبْ فَعَجَبٌ قَوْلُهُمْ أَإِذَا کُنَّا تُرَابًا أَإِنَّا لَفِی خَلْقٍ جَدِیدٍ . الرعد: ٥ و اگر از نظام آفرینش ما تعجب میکنی، بگذار چیزی عجیب تر برایم بگویم! شگفت‌انگیز (ترین چیز) سخن کافرانی است که می‌گویند: آیا هنگامی که خاک شدیم، آیا دوباره (زنده می‌گردیم و) آفرینش تازه‌ای پیدا می‌کنیم؟

این منطق پاسخگویی که از توحید شروع و به امکان وجود معاد ختم شد، ما را به چنان یقینی میرساند که در ابتدا از زنده شدن مردگان تعجب میکردیم، اما اکنون از حرف کسانی تعجب میکنیم که میگویند خدا نمیتواند ما را زنده کند!

الحمدلله رب العالمین

 در مورد مبحث قیامت یک کتاب بسیار بسیار عالی وعجیب غریب (!) را خدمتتان توصیه میکنیم که

با کلیک در اینجا میتوانید آن را به صورت آنلاین مطالعه بفرمایید. بنده احساس کردم این کتاب در زمین نگاشته نشده است!! سعی کنید حتما مطالعه بفرمایید. از نان شب هم واجب تر است!

نام کتاب: کلام و عقائد 3

مولف: سید محسن میرباقری


در سوره نبا دو بار اسم باغ آمده است. یکی از باغ ها منظور باغی است که در دنیا توسط انسان ها ساخته میشود، و دیگری باغی است در بهشت. آیا شباهتی بین این دو وجود دارد؟! صد البته .

سوره نبا ابتدا میفرماید: وَأَنزَلْنَا مِنَ ٱلْمُعْصِرَ‌ٰتِ مَآءًۭ ثَجَّاجًۭا : ما از آسمان باران را میفرستیم

لِّنُخْرِجَ بِهِۦ حَبًّۭا وَنَبَاتًۭا: تا بوسیله آن (باران) حب و نبات را از زمین خارج کنیم. حب به گیاهی میگویند که انسان میخورد، و نبات به گیاهی میگویند که حیوان از آن تناول میکند.

آیه بعد بسیار نکته جالب توجهی دارد میفرماید:  وَجَنَّـٰتٍ أَلْفَافًا : و باغ های درهم و انبوه ایجاد میشود.

تعریف باغ چیست؟ باغ مکانی است که ما در آن گیاهانی که گلچین کردیم و برایمان بهتر است را در آن رشد میدهیم.وقتی حب را از نبات در جنات جدا میکنیم، جنات میشود یک مکان خاص و حیوانات را دیگر در آنجا راه نمیدهیم! اصلا جنات جای حیوانات نیست. 

و بلافاصله در آیه بعد میفرماید: إِنَّ یَوْمَ ٱلْفَصْلِ کَانَ مِیقَـٰتًۭا : روز جدایی وقت مقرر همگان است. میرماید: ما هم در قیامت قرار است جدا کنیم. 

شاید این آیات اشاره به این دارند که همان گونه که شما در دنیا، حب و نبات ، که یکی بر دیگری فضیلت دارد را جدا میکنید ما هم در آخرت، همین کار را انجام میدهیم و متقین را از طاغین (سرکشان) جدا خواهیم کرد.

جالب توجه است که در ادامه میفرماید: إِنَّ لِلْمُتَّقِینَ مَفَازًا: مسلّماً پرهیزگاران، رستگاری (از دوزخ) و دستیابی (به بهشت) بهره‌ی ایشان می‌گردد. حَدَآئِقَ وَأَعْنَـٰبًۭا: باغهای سرسبز، و انواع انگورها (بهره‌ی ایشان می‌گردد). میفرماید همانطور که شما در دنیا حب و نبات را از یکدیگر جدا میکنید، ما هم در قیامت خوب و بد را از یکدیگر جدا خواهیم کرد.

میگویم: حب و نبات یک ویژگی دارند و آن اینکه قبل از اینکه رشد کنند مشخص است که قرار است به چه چیزی تبدیل شوند! یعنی محال است ما دانه گندم بکاریم و انگور درو کنیم!! ولی قرآن کریم در سوره تین» دانه ای را معرفی میکند که ویژگی عجیب تر از چیزی که گفتیم دارد! در این سوره میفرماید: لَقَدْ خَلَقْنَا ٱلْإِنسَـٰنَ فِىٓ أَحْسَنِ تَقْوِیمٍۢ: ما انسان را (از نظر جسم و روح) در بهترین شکل و زیباترین سیما آفریده‌ایم. ثُمَّ رَدَدْنَـٰهُ أَسْفَلَ سَـٰفِلِینَ: سپس ما او را به میان پست‌ترینِ برمی‌گردانیم (و از زمره‌ی بدترینِ مردمان می‌گردانیم).  یعنی این موجودی که اشرف مخلوقات معرفی شده است گاه به بدترین جنبنده» تبدیل میشود. پس بعنوان مثال  اگر ده نوزاد را در نظر بگیریم هر کدام از اینها که رشد کنند به چیزی متفاوت از دیگری تبدیل میشود! یکی در زمره متقین و یکی از طاغین میشود! و این است فلسفه دنیا! مکانی برای اینکه این دانه های انسانی (!) دو مرحله ای رشد کنند! بار اول اسم همه انسان است و جایگاه همه یکی، ولی بعد از رشد اولیه که تغییرات روشن شد، حال ، جدایی در آخرت ایجاد میشود.

انسان و گیاه از یک نظر شباهت زیادی به یکدیگر دارند و آن هم اینکه هر دو از خاک زندگی میگیرند. چرا که تمام تغذیه انسان یا از گیاه است ( از حب ) و گیاه خواری میکند و یا از گوشت حیوان که آن حیوان هم از گیاه ( نبات ) تغذیه میکند. پس هر دو از خاک هستند.


آنچه در پی می آید متنی کپی شده از کتاب کلام و عقائد 3 ، به تالیف آقای سید محسن میرباقری میباشد.!

با کلیک در اینجا میتوانید از سایت اصلی مطالعه بفرمایید.

درآمد

سومین دوره زندگی انسان، عالم برزخ است. از زمانی که مرگ، انسان را فرامی‌گیرد، برزخ او شروع می‌شود. این برزخ تا هنگام برانگیخته شدن ادامه دارد: وَ مِنْ وَرَائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ؛۱ و پیشاپیش آنان برزخى است تا روزى که برانگیخته خواهند شد.

مفسران و متکلمان مسلمان، به ویژه متکلمان شیعه، به وجود عالم برزخ اعتراف و بر آن تأکید کرده‌اند؛ برای نمونه آیت الله جوادی آملی می‌فرماید:

برزخ چیزی است که در میان دو شیء حایل شود. از این رو به جهانی که بین دنیا و آخرت واقع می‌شود، برزخ اطلاق می‌گردد. از دیدگاه قرآن و روایات برزخ و قبر یک چیز است که گاهی از آن به عالم قبر و گاهی از آن به جهان برزخ یاد می‌شود.۲

نام‌گذاری برزخ

عنوان برزخ را قرآن کریم برای آن عالم به کار برده است. برزخ در لغت به معنای حایل میان دو چیز همانند است؛۳ چنان‌که قرآن کریم درباره حایل میان دو دریا، که همانند هستند، می‌فرماید:

مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیانِ * بَیْنَهُما بَرْزَخٌ لَّا یَبْغِیانِ۴

دو دریای به هم رسیده را درهم آمیخت. میان آنها برزخی است تا به هم نکنند.

با توجه به مباحث پیشین، زندگی دنیا حیات کنونی ما است و زندگی آخرت، حیات آینده ما و دوران برزخ حالت مرگی میان دو حیات است؛ زیرا چنان‌که گفته شد، عموم مردم، به استثنای مقتولین فی سبیل الله» و خاصان، پس از مرگ در حالت موت به سر می‌برند و البته از ادراک و احساس ویژه آن دوران برخوردارند. در حقیقت با روی آوردن مرگ، ما به خوابی عمیق فرومی‌رویم و با زنده شدن در قیامت از خواب برمی‌خیزیم و به زندگی خود ادامه می‌دهیم و حایل میان دو حیات را پشت سر می‌گذاریم. از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله) نقل شده است که فرمود:

۰.کَمٰا تَنَامُونَ تَمُوتُونَ وَکَمَا تَسْتَیْقِظُونَ تُبْعَثُونَ.۱

۰.همان گونه که می‌خوابید، می‌میرید و همان گونه که از خواب برمی‌خیزید، زنده خواهید شد.

همچنین از ایشان نقل شده است که چون از خواب برمی‌خاستند، می‌فرمودند:

۰.اَلْحَمْدُ لِلِّهِ الَّذی أَحْیَانِی بَعْدَ مَا أَمَاتَنِی وَإِلَیْهِ النُّشُوْرُ.۲

۰.سپاس خدای را که مرا زنده ساخت پس از آنکه مرا میراند و رستاخیز به سوی او است.

تشابه برزخ با دوران خواب

با توجه به اینکه خواب و مرگ ماهیت یکسانی دارند و در آیات و روایات تعابیر یکسانی برای آن دو به کار رفته است، می‌توان برزخ را به خواب میان دو بیداری تشبیه کرد؛ همان‌گونه که انسان خسته می‌شود و به خواب می‌رود و چون برمی‌خیزد، لحظات پیش از خواب را به یاد می‌آورد و برنامه زندگی خود را ادامه می‌دهد، مرگ نیز همین‌گونه است.

از امام باقر علیه السلام) نقل شده است که می‌فرمایند:

۰.مرگ چیزی جز همین خواب، که همه روزه آن را تجربه می‌کنید، نیست. تنها تفاوتش این است که مرگ طولانی‌تر است.۳

بی‌توجهی به برزخ پس از زنده شدن

بر اساس آیات قرآن کریم، انسانها پس از بیداری از مرگ، در صحنه قیامت، دوران برزخ را فراموش می‌کنند و به یاد زندگی دنیای خود می‌افتند و در حقیقت زندگی خود را ادامه می‌دهند و حتی در آغاز به زنده شدن خود توجهی ندارند:

وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَإِذا هُم مِّنَ الْأَجْداثِ إِلَى رَبِّهِمْ یَنْسِلُونَ * قَالُوا یَا وَیْلَنَا مَنْ بَعَثَنا مِن مَّرْقَدِنَا هَذا مَا وَعَدَ الرَّحْمنُ وَ صَدَقَ الْمُرْسَلُونَ۴

و در صور برای بار دوم) دمیده می‌شود که ناگاه آنان از گورها به سوی پروردگارشان می‌شتابند. می‌گویند: وای بر ما! چه کسی ما را از خوابگاه‌هامان برانگیخت؟ این همان صحنه) است که خداوند بخشنده وعده کرده است و پیامبران درست گفته‌اند».

تاریخ برپایی قیامت (بر اساس احساس انسانها در آن روز)

قرآن کریم احساس انسان را، پس از زنده شدن، به فاصله میان مرگ تا قیامت، به اندازه یک شب تا صبح یا یک صبح تا شب بیان می‌کند و بدین ترتیب تاریخ قیامت هر کس را به نوعی یادآور می‌شود و بیان می‌کند که این تاریخ بسیار نزدیک است؛ قرآن کریم می‌فرماید:

یَسْئَلُونَکَ عَنِ السَّاعَةِ أَیَّانَ مُرْسَاهَا ٭ فِیمَ أَنْتَ مِنْ ذِکْرَاهَا * إِلَى رَبِّکَ مُنْتَهاهَا * إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرُ مَنْ یَخْشَاهَا۱

از تو از برپا شدن رستاخیز می‌پرسند که چه هنگام است؟ تو از یاد کردن آن در چه انگیزه‌ای؟ پایان کار آن با پروردگار تو است. تو تنها کسی را که از آن بیم دارد، هشدار می‌دهی.

قرآن کریم در این آیات، نخست بیان تاریخ قیامت را بی‌فایده می‌داند و می‌فرماید که تنها کسانی که از زندگی جاوید خود نگران هستند، به سخنان تو گوش فرامی‌دهند وگرنه بیان تاریخ قیامت نمی‌تواند از انکار آنها جلوگیری کند.

در ادامه این آیات به ذکر نوعی تاریخ می‌پردازد و گویا می‌فرماید که اگر می‌خواهند بدانند که قیامت چه هنگامی خواهد بود، در احساس آنان پس از زنده شدن، فاصله از مرگ تا قیامت، نیم‌روزی بیشتر جلوه نمی‌کند:

کَأَنَّهُمْ یَوْمَ یَرَوْنَهَا لَمْ یَلْبَثُوا إِلَّا عَشِیَّةً أَوْ ضُحَیٰهَا۲

آن روزی که آن را ببینند چنان است که جز شامگاهی و یا روزی درنگ نکرده‌اند.

مشابه همین تعبیر در داستان حضرت عُزَیر و یا ارمیا) نیز آمده است:

أَوْ کَالَّذِی مَرَّ عَلَى قَرْیَةٍ وَ هِیَ خَاوِیَةٌ عَلَى عُرُوشِها قَالَ أَنَّى یُحْیِی هَذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِها فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عاَمٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ کَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ یَوْماً أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ قَالَ بَل لَّبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ.۳

یا همچون داستان) آن کس که بر خرابه‌های شهری گذشت، در حالی که بر بامهایش فروریخته بود. گفت: چگونه خداوند این مردگان را بعد از مرگشان زنده می‌گرداند؟» پس خداوند، همو را صد سال میرانید و سپس زنده‌اش کرد. فرمود: چه مقدار در اینجا درنگ کرده‌ای؟» گفت: یک روز یا پاره‌ای از یک روز درنگ داشتم.» فرمود: نه)، بلکه صد سال است که درنگ کرده‌ای»

همان تعبیر لَمْ یَلْبَثُوا» که در سوره نازعات آمده، در اینجا نیز آمده است: کَمْ لَبِثْتَ». پاسخ نیز چنین است: لَبِثْتُ یَوْماً أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ». بنابراین، این درنگ به دوران موت مربوط است، نه اینکه در قیامت خیال ‌کند که عمر دنیا آن‌قدر کوتاه بوده است که به اندازه یک روز بیشتر نبوده است.

همین تعبیر در داستان اصحاب کهف نیز آمده است:

وَ کَذلِکَ بَعَثْنَاهُمْ لِیَتَسَائَلُوا بَیْنَهُمْ قَالَ قَائِلٌ مِّنْهُمْ کَمْ لَبِثْتُمْ قَالُوا لَبِثْنَا یَوْماً أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ قَالُوا رَبُّکُمْ أَعْلَمُ بِمَا لَبِثْتُمْ.۴

بدین‌گونه ما آنان را مبعوث کردیم تا از هم بازپرسند. یکی از آنان گفت: چقدر درنگ داشته‌اید؟» گفتند: یک روز یا پاره‌ای از یک روز درنگ داشته‌ایم.» باز)گفتند: پروردگارتان از اندازه درنگی که داشته‌اید، آگاه‌تر است»

بدین ترتیب، مسئله کاملاً روشن است. عُزَیر یا ارمیای) نبی صد سال زمان موت» را پس از بیداری فراموش می‌کند و تصور می‌کند که روزی یا نیم‌روزی در خواب بوده است. اصحاب کهف نیز سیصد سال یا بیشتر را فراموش می‌کنند و گمان می‌کنند که روزی یا نیم‌روزی در خواب بوده‌اند. مردم نیز پس از بیداری در قیامت خواب هزار ساله و یا چند هزار ساله میان مرگ تا قیامت را فراموش می‌کنند و گمان می‌کنند که روزی یا نیم‌روزی در خواب بوده‌اند و نگران و مضطرب می‌گویند: چه کسی ما را از خوابگاهمان برانگیخت؟»۱

با این حساب قیامت زیاد دور نیست؛ قرآن کریم می‌فرماید:

إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیداً ٭ وَ نَراهُ قَرِیباً۲

آنان قیامت را دور می‌‌بینند و ما آن را نزدیک می‌بینیم.

در حقیقت فاصله ما با قیامت، از نظر احساسی که در قیامت داریم، تنها به اندازه فاصله ما با مرگ به اضافه نیم روز است. اگر قرار است که کسی سی سال دیگر در دنیا زندگی ‌کند، به اندازه سی سال و یک روز تا صحنه قیامت فاصله دارد و هر کسی با این مقیاس می‌تواند فاصله خود را تا قیامت حدس بزند.

شاید حدیثی هم که از پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) نقل شده است، به همین معنا باشد:

۰.إِذَا مَاتَ أَحَدُکُم فَقَد قَامَت قِیامَتُهُ.۳

۰.چون کسی از شما بمیرد، قیامتش فرارسیده است.

حدیث طولانی دیگری نیز گویای همین مطلب است و چون آموزنده است، آن را ذکر می‌کنیم. از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله) نقل شده است که فرمود:

۰.إِنَّ لِلِّهِ تَعَالى مَلَکَاً یُنَزِّلُ فِِی کُلِّ لَی‍ْلَةٍ فَیُنادِی: یا أَبْناءَ الْعِشْرِینَ جِدُّوا وَاجْتَهَدُوا؛ وَیا أَبْناءَ الثَّلاثِیْنَ لَا تَغُرَّنَّکُم الْحَیَوةُ الدُّنیا؛ وَیا أَبْناءَ الْأَرْبَعینَ مَاذا أَعْدَدْتُم لِلِقاءِ رَبِّکُم؛ وَیَا أَبْنَاءَ الْخَمْسِیْنَ آتَاکُمُ النَّذِیرُ، وَیَا أَبْنَاءَ السِّتِّیْنَ زَرْعٌ آنَ حِصَادُهُ؛ وَیَا أَبْناءَ السَّبْعِینَ نُودِیَ لَکُم فَأَجِیْبُوا؛ وَیا أَبْناءَ الثَّمانِینَ أَتَتْکُمُ السَّاعَةُ وَأَنْتُم غَافِلُونَ.۴

۰.خدای متعال فرشته‌ای دارد که هر شب فرود مى‌آید و مردم را صدا می‌زند و می‌گوید: ای بیست ساله‌ها دامن همت به کمر بزنید؛ و ای سی ساله‌ها مراقب باشید تا زندگی دنیا شما را نفریبد؛ و ای چهل ساله‌ها برای ملاقات با پروردگارتان چه تدارکی دیده‌اید؟ و ای پنجاه ساله‌ها هشدارها ی نزدیک شدن مرگ) به شما رو آورده است؛ و ای شصت ساله‌ها عمر شما کشتزاری بوده که هنگام درو آن فرا رسیده است؛ و ای هفتاد ساله‌ها شما را صدا زده‌اند، پس پاسخ گویید؛ و ای هشتاد ساله‌ها قیامتتان رسید در حالی که شما هنوز هم در غفلت به سر می‌برید.

گویا در این حدیث شریف نیز منظور از رسیدن قیامت همان فرا رسیدن مرگ و نزدیک شدن آن است.

زمان در برزخ

البته این سخن بدان معنا نیست که در دوران برزخ، احساس و گذشت زمان مطرح نیست، بلکه بر اساس آنچه پیش‌تر ذکر شد، در برزخ مقربان در ناز و نعمت الهی‌ خواهند بود، اصحاب یمین در سلامت به سر خواهند برد و تکذیب‌کنندگان گمراه در عذاب خواهند بود.۱

میزان زمان برزخ هم متناسب با میزان مسائلی است که برای انسان پیش می‌آید؛ برزخ برای برخی، دورانی سریع است و برای بعضی دیگر طولانی است؛ درست مانند زمان خواب که ممکن است خواب چند دقیقه‌ای، به خاطر رؤیاهای گوناگون، طولانی جلوه کند و یا برعکس، خوابی طولانی، کوتاه به نظر آید.

کوتاه سخن آنکه:

الف) در برزخ خیر و شر وجود دارد و احساس لذت و یا رنج برای افراد مختلف امری قطعی است؛

ب) زمان برزخ برای برخی طولانی و برای جمعی، کوتاه و گذرا است؛ چنان‌که در پاره‌اى روایات، برزخِ اهل ایمان، مدتی کوتاه ذکر شده است.

ج) انسانها پس از زنده شدن در قیامت زمان برزخ را، چه کم و چه زیاد، از یاد خواهند برد و احساس آنها از خواب طولانی مرگ، به اندازه نیم‌روزی بیشتر نخواهد بود و این امر هم برای نیکان۲ و هم برای بدان یکسان است.

در روایات اهل بیت (علیهم السلام) چند مسئله درباره دوران برزخ آمده است که از جمله آنها مباحث زیر است:

الف) شب اول قبر؛

ب) فشار قبر و دلیل آن و راه پیشگیری از آن؛

ج) سؤال و جواب در آغاز ورود به قبر؛

د) زیارت اهل قبور و هدیه برای مردگان مؤمن؛

ﻫ) سبک شدن بار اهل ایمان در دوران برزخ به خاطر خیراتی که به آنها می‌رسد.

این موارد و مسائلی دیگر در این زمینه در کتابهای مربوط با تفصیل و ذکر احادیث و بیان حکایتهای مناسب آمده است. در اینجا به خاطر محدودیت زمانی، از بحث درباره این مسائل صرف نظر مى‌کنیم و دانشجویان گرامی ‌را به کتابهای مربوط رهنمون می‌شویم.۳

چکیده

سومین دوره زندگی انسان، عالم برزخ است. از زمانی که مرگ، انسان را فرا می‌گیرد برزخ او شروع می‌شود این برزخ تا هنگام برانگیخته شدن ادامه دارد.

دوران برزخ حالت مرگی میان دو حیات است که با روی آوردن مرگ، ما به خوابی عمیق فرو می‌رویم و با زنده شدن در قیامت از خواب برمی‌خیزیم و به زندگی خود ادامه می‌دهیم و حایل میان دو حیات را پشت سر می‌گذاریم.

قرآن کریم احساس انسان را پس از زنده شدن به فاصله میان مرگ تا قیامت، به اندازه یک شب تا صبح یا یک صبح تا شب بیان می‌کند و بدین ترتیب تاریخ قیامت هر کس را به نوعی یادآور می‌شود.

میزان زمان برزخ هم متناسب با میزان مسائلی است که برای انسان پیش می‌آورند؛ برزخ برای برخی، دورانی سریع است و برای بعضی دیگر طولانی است؛ درست مانند زمان خواب که ممکن است خواب چند دقیقه‌ای، به خاطر رؤیاهای گوناگون، طولانی جلوه کند و یا برعکس، خوابی طولانی، کوتاه به نظر آید.



میدانیم در حدود یک سوم آیات قرآن کریم در مورد قیامت میباشد. یعنی در حدود دو هزار آیه! و این خود اهمیت این مهم را میرساند.

یکی از سوالاتی که از پیامبر اکرم متعدد پرسیده میشد، زمان قیامت بود. چانچه در سوره نازعات نیز میفرماید: یَسْـَٔلُونَکَ عَنِ ٱلسَّاعَةِ أَیَّانَ مُرْسَىٰهَا: از تو درباره‌ی قیامت می‌پرسند که در چه زمانی واقع می‌شود؟ در ادامه این سوره جوابی بسیار ناب و عالی میدهد! قبل از اینکه به شرح این پاسخ بپردازیم بگذارید چند مطلبی را با هم مرور کنیم! 

مطلب اول:

درآیه 259 سوره بقره میخوانیم : کسی که از کنار دهکده‌ای گذر کرد، در حالی که  میدید خانه ها ویران شده اند؛ گفت: چگونه خدا این (اجساد فرسوده و از هم پاشیده‌ی مردمان اینجا) را پس از مرگ آنان زنده می‌کند؟ پس خدا او را صد سال میراند و سپس زنده‌اش گرداند و (به او) گفت: چه مدّت درنگ کرده‌ای؟ گفت: (نمی‌دانم، شاید) روزی یا قسمتی از یک روز. فرمود: (نه) بلکه صد سال درنگ کرده‌ای.
یا در آیه 19 سوره کهف میخوانیم: همان گونه (که 309 سال آنان را خواباندیم) ایشان را (از خواب طولانی مرگ مانند) برانگیختیم (و بیدارشان کردیم) تا از یکدیگر (مدّت خواب خود را) بپرسند. یکی از آنان گفت: (فکر می‌کنید) چه مدّتی (در خواب) مانده‌اید؟ (دسته‌ای) گفتند: روزی یا قسمتی از یک روز (در خواب) بوده‌ایم.
در این دو آیه دیدیم که کسانی که مدت طولانی ای را در خواب بودند، پس از اینکه بیدار شدند گفتند احساس میکنیم روزی یا قسمتی از یک روز را خوابیده ایم! چرا؟! حال آنکه یکی صد سال و دیگری حدود 300 سال در خواب بوده است. چرا هر دو یک مقدار را احساس کرده اند؟ پس دیدیم که هر دو، زمانی موت یا خواب را که مدت طولانی ای بوده را فراموش کرده اند و گمان کرده اند نهایتا یک روز خوابیده اند. این تا اینجا!
 مطلب دوم: 
به عالم قبر، عالم برزخ نیز میگویند. برزخ یعنی بین، یعنی میان. و این نام را قرآن گذاشته است چون قبر بین دنیا و قیامت است. 
با توجه به اینکه خواب و مرگ ماهیت یکسانی دارند و در آیات و روایات تعابیر یکسانی برای آن دو به کار رفته است، می‌توان برزخ و مرگ را به خواب میان دو بیداری تشبیه کرد؛ بیداری دنیا و بیداری قیامت. همان‌گونه که انسان خسته می‌شود و به خواب می‌رود و چون برمی‌خیزد، لحظات پیش از خواب را به یاد می‌آورد و برنامه زندگی خود را ادامه می‌دهد، مرگ نیز همین‌گونه است. و انتظار میرود که ما وقتی در قیامت زنده شدیم مدت زمانی که در خواب مرگ (در عالم برزخ یا در عالم قبر) بودیم را فراموش کنیم و مانند حضرت عزیر یا اصحاب کهف ، این مدتی که در برزخ بودیم را حداکثر یک روز حس کنیم. آیات قرآن نیز گواه بر این برداشت است. ببینید:
وَیَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ یُقْسِمُ الْمُجْرِمُونَ مَا لَبِثُوا غَیْرَ سَاعَةٍ کَذَٰلِکَ کَانُوا یُؤْفَکُونَ الروم: ٥٥ :روزی که قیامت برپا می‌شود، گناهکاران سوگند یاد می‌کنند که جز ساعتی در (دنیا و جهان برزخ) ماندگار نبوده‌اند!
وَیَوْمَ یَحْشُرُهُمْ کَأَن لَّمْ یَلْبَثُوا إِلَّا سَاعَةً مِّنَ النَّهَارِ . یونس: ٤٥ :  روزی که آنان را (خدا برای حساب و کتاب) گرد می‌آورد(احساس میکنند که) انگار جز ساعتی از روز را درنگ نکرده اند.
با نگاه به دو مطلب فوق میتوان تشابه خواب و برزخ را متوجه شد. پس در وقتی که بیدار میشویم، تنها لحظه قبل از خواب را به خاطر می آوریم. حال چه یک روز خوابیده باشیم یا هزار سال! بعنوان مثال از کسی که سالها در کُما بیهوش بوده هم اگر بپرسیم چه مدت در اینجا بوده ای را به ذکر همین پاسخ بسنده میکند!
حال برگردیم به بحث اولمان! از پیامبر در مورد زمان وقوع قیامت سوال میپرسیدند که قرآن کریم در سوره نازعات چنین زمان قیامت را برایشان وصف میکند: کَأَنَّهُمْ یَوْمَ یَرَوْنَهَا لَمْ یَلْبَثُوٓا۟ إِلَّا عَشِیَّةً أَوْ ضُحَىٰهَا: روزی که آنان برپائی رستاخیز را می‌بینند (چنین احساس می‌کنند که در جهان) گوئی جز شامگاهی یا یا قسمت از روز را در آن درنگ نکرده‌اند . و گویا یک فرمول برای محاسبه زمان قیامت به ما میدهد. به این صورت: اگر بعنوان مثال 20 سال از عمر شما باقی مانده باشد، قیامت شما میشود 20 سال و یک روز بعد! چون هر قدر هم که به درازا بکشد شما آن را مانند یک خواب عادی احساس خواهید کرد.

از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله) نقل شده است که فرمود:

۰.کَمٰا تَنَامُونَ تَمُوتُونَ وَکَمَا تَسْتَیْقِظُونَ تُبْعَثُونَ.

۰.همان گونه که می‌خوابید، می‌میرید و همان گونه که از خواب برمی‌خیزید، زنده خواهید شد.

شاید حدیثی هم که از پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) نقل شده است، به همین معنا باشد:

۰.إِذَا مَاتَ أَحَدُکُم فَقَد قَامَت قِیامَتُهُ.

۰.چون کسی از شما بمیرد، قیامتش فرارسیده است.

با این حساب قیامت زیاد دور نیست؛ قرآن کریم می‌فرماید:

إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیداً ٭ وَ نَراهُ قَرِیباً

آنان قیامت را دور می‌‌بینند و ما آن را نزدیک می‌بینیم.

این بحث را کمی مفصل تر میتوانید

با کلیک در اینجا مطالعه بفرمایید.


قرآن کریم در مواردی بعضی از انسان ها را کر و کور میخواند . تا جایی که در آیه ای میفرماید: بدترین جنبدنگان آن کر و کورهایی هستند که اندیشه نمیکنند.[1]  

منظور قرآن از افرادی که نمیبینند چیست؟ آیا منظور نابینایان هستند؟! قرآن پاسخ میگوید که خیر! چشم های آنان کور نیست، بلکه دلهای آنان کور است[2]

در آیه ای دیگر میخوانیم که میفرماید هر که در این دنیا کور باشد در قیامت نیز کور محشور خواهد شد و در این هنگام سوال خواهد کرد که خدایا منکه در دنیا چشم داشتم . به او پاسخ داده میشود که در دنیا نیز این چنین از دیدن آیات ما عاجز بودی .[3]

خداوند در دنیا نشانه هایی از خود برایمان نمایان میکند. کسی که این نشانه ها را نبیند، از شناخت او درمانده خواهد بود. از حضرت امیرالمومنین پرسیدند: آیا تو خدا را دیده ای؟ فرمود من خدایی که نبینم را نمیپرستم

چگونه حضرت میفرماید من خدا را میبینم؟ قرآن که میفرماید چشم ها او را نمیبینند؟[4]

مشخص است که منظور حضرت این است که خداوند را با نشانه هایش میبیند . بله خداوند را میشود دید . به شرطی که چشم ها ببینند نه فقط نگاه کنند . همه نگاه میکنند اما همه نمیبینند.

دیده را فایده آن است که دلبر بیند            ور نبیند چه بود فایده بینایی را؟

چه چیزهایی را باید ببینیم؟ قرآن پاسخ میدهد: پس انسان باید به غذای خود بنگرد[5]

سوال: مگر ما به غذایمان نگاه نمیکنیم؟! مگر ما چشم بسته غذا میخوریم؟! منظور قرآن چیست؟! اینجاست که تفاوت نگاه کردن و دیدن مشخص میشود . قرآن کریم ادامه میدهد: انسان باید به غذای خود بنگرد، این ما هستیم که از آسمان باران را میفرستیم [6] این ما هستیم که دانه ها را میرویانیم و از آن محصولات مختلف به بار می آوریم. به راستی اگر با دیده ی دل نگاهی نو به اطرافمان بیاندازیم، چه روشن میتوانیم خدا را ببینیم . بزرگی میگفت شما تصور نکنید که اگر یک کیلو میوه میخرید، شما پول میوه را داده اید و صاحب آن هستید! بلکه شما تنها هزینه حمل و نقل و برداشت آن را داده اید! مانند این است که برای شما محصولی را با پست بفرستند و شما تنها هزینه پست را بپردازید . خداوند در سوره واقعه میفرماید: آیا کشاورز واقعی شما هستید یا ما؟[7]

پس کسانی که قرآن به آنها میگوید کور، کسانی هستند که نمیبینند ولو اینکه نگاه هم میکنند![8] قرآن میفرماید پیامبر، بعضی ها به تو نگاه میکنند، اما تو را نمیبینند . بدین منظور که این مقام و جایگاه را نمیبینند و تو را نمیشناسند، وگرنه منظور دیدن جسم پیامبر که نیست .

تصور کنید در مغازه ای از دوربین های مدار بسته استفاده شده است. این دوربین ها به جای اینکه فضای داخل را بگیرند، اگر تنها سقف را ببینند میگوییم که این دوربین نقطه کور دارد! چیزی که باید ببیند را نمیبند. برخی انسان ها نیز این چنین اند. و همین موجب میشود که به جایی برسند که قرآن بگوید پست تر از این ها وجود ندارد .

دیدن نور میخواهد. اگر با چشم بخواهیم ببینیم نیازمند نور خورشید یا چراغ هستیم . دیدن با چشم دل نیز نور میخواهد . نور ایمان . و نبود نور ایمان تاریکی گمراهی را موجب میشود که آن نیز سبب کوری دل برخی از انسان ها میشود .

انسان به سبب قدرت عقل و اختیاری که خداوند به او داده است مقام بسیار بالایی در بین آفریده های خداوند دارد. ولی انسانی که این همه استعداد دارد، و خداوند میفرماید که من او را در بهترین قوام و وضعیت خلق کرده ام [9] اگر از توانایی های خود، از درک و شعور خود، از چشم و گوش خود استفاده نکند همین انسانی که اشرف مخلوقات است، سقوط خواهد کرد به اسفل سافلین [10] یعنی پایین ترینِ پایین ها . تا جایی که قرآن ابا میکند از اینکه حتی حیوانات را هم ردیف این انسانهای کر و کور بداند. در جایی میفرماید که اینها هم چون چهارپایان هستند، بعد حرف خود را پس میگیرد و میگوید بلکه اینان از حیوانات هم بدترند[11] به امید آنکه با چشم هایمان ببینیم آنچه را که باید ببینیم و بشنویم آنچه را که باید بشنویم اللهم نور قلوبنا و ابصارنا بنور توحیدک

 

[1] إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِندَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذِینَ لَا یَعْقِلُونَ الأنفال: ٢٢

[2] فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَٰکِن تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُورِ الحج: ٤٦

[3] وَمَن کَانَ فِی هَٰذِهِ أَعْمَىٰ فَهُوَ فِی الْآخِرَةِ أَعْمَىٰ وَأَضَلُّ سَبِیلًا الإسراء: ٧٢

[4] لَّا تُدْرِکُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصَارَ وَهُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ الأنعام: ١٠٣

[5] فَلْیَنظُرِ الْإِنسَانُ إِلَىٰ طَعَامِهِ عبس: ٢٤

[6] أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاءَ صَبًّا عبس: ٢٥

[7] أَأَنتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ اَّارِعُونَ الواقعة: ٦٤

[8] وَمِنْهُم مَّن یَنظُرُ إِلَیْکَ أَفَأَنتَ تَهْدِی الْعُمْیَ وَلَوْ کَانُوا لَا یُبْصِرُونَ یونس: ٤٣

[9] لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ التین: ٤

[10] ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِینَ التین: ٥

[11] لَهُمْ أَعْیُنٌ لَّا یُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَّا یَسْمَعُونَ بِهَا أُولَٰئِکَ کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ . الأعراف: ١٧٩


میدانیم در حدود یک سوم آیات قرآن کریم در مورد قیامت میباشد. یعنی در حدود دو هزار آیه! و این خود اهمیت این مهم را میرساند.

یکی از سوالاتی که از پیامبر اکرم متعدد پرسیده میشد، زمان قیامت بود. چانچه در سوره نازعات نیز میفرماید: یَسْـَٔلُونَکَ عَنِ ٱلسَّاعَةِ أَیَّانَ مُرْسَىٰهَا: از تو درباره‌ی قیامت می‌پرسند که در چه زمانی واقع می‌شود؟ در ادامه این سوره جوابی بسیار ناب و عالی میدهد! قبل از اینکه به شرح این پاسخ بپردازیم بگذارید چند مطلبی را با هم مرور کنیم! 

مطلب اول:

درآیه 259 سوره بقره میخوانیم : کسی که از کنار دهکده‌ای گذر کرد، در حالی که  میدید خانه ها ویران شده اند؛ گفت: چگونه خدا این (اجساد فرسوده و از هم پاشیده‌ی مردمان اینجا) را پس از مرگ آنان زنده می‌کند؟ پس خدا او را صد سال میراند و سپس زنده‌اش گرداند و (به او) گفت: چه مدّت درنگ کرده‌ای؟ گفت: (نمی‌دانم، شاید) روزی یا قسمتی از یک روز. فرمود: (نه) بلکه صد سال درنگ کرده‌ای.

یا در آیه 19 سوره کهف میخوانیم: همان گونه (که 309 سال آنان را خواباندیم) ایشان را (از خواب طولانی مرگ مانند) برانگیختیم (و بیدارشان کردیم) تا از یکدیگر (مدّت خواب خود را) بپرسند. یکی از آنان گفت: (فکر می‌کنید) چه مدّتی (در خواب) مانده‌اید؟ (دسته‌ای) گفتند: روزی یا قسمتی از یک روز (در خواب) بوده‌ایم.

در این دو آیه دیدیم که کسانی که مدت طولانی ای را در خواب بودند، پس از اینکه بیدار شدند گفتند احساس میکنیم روزی یا قسمتی از یک روز را خوابیده ایم! چرا؟! حال آنکه یکی صد سال و دیگری حدود 300 سال در خواب بوده است. چرا هر دو یک مقدار را احساس کرده اند؟ پس دیدیم که هر دو، زمانی موت یا خواب را که مدت طولانی ای بوده را فراموش کرده اند و گمان کرده اند نهایتا یک روز خوابیده اند. این تا اینجا!

 مطلب دوم: 

به عالم قبر، عالم برزخ نیز میگویند. برزخ یعنی بین، یعنی میان. و این نام را قرآن گذاشته است چون قبر بین دنیا و قیامت است. 

با توجه به اینکه خواب و مرگ ماهیت یکسانی دارند و در آیات و روایات تعابیر یکسانی برای آن دو به کار رفته است، می‌توان برزخ و مرگ را به خواب میان دو بیداری تشبیه کرد؛ بیداری دنیا و بیداری قیامت. همان‌گونه که انسان خسته می‌شود و به خواب می‌رود و چون برمی‌خیزد، لحظات پیش از خواب را به یاد می‌آورد و برنامه زندگی خود را ادامه می‌دهد، مرگ نیز همین‌گونه است. و انتظار میرود که ما وقتی در قیامت زنده شدیم مدت زمانی که در خواب مرگ (در عالم برزخ یا در عالم قبر) بودیم را فراموش کنیم و مانند حضرت عزیر یا اصحاب کهف ، این مدتی که در برزخ بودیم را حداکثر یک روز حس کنیم. آیات قرآن نیز گواه بر این برداشت است. ببینید:

وَیَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ یُقْسِمُ الْمُجْرِمُونَ مَا لَبِثُوا غَیْرَ سَاعَةٍ کَذَٰلِکَ کَانُوا یُؤْفَکُونَ الروم: ٥٥ :روزی که قیامت برپا می‌شود، گناهکاران سوگند یاد می‌کنند که جز ساعتی در (دنیا و جهان برزخ) ماندگار نبوده‌اند!

وَیَوْمَ یَحْشُرُهُمْ کَأَن لَّمْ یَلْبَثُوا إِلَّا سَاعَةً مِّنَ النَّهَارِ . یونس: ٤٥ :  روزی که آنان را (خدا برای حساب و کتاب) گرد می‌آورد(احساس میکنند که) انگار جز ساعتی از روز را درنگ نکرده اند.

با نگاه به دو مطلب فوق میتوان تشابه خواب و برزخ را متوجه شد. پس در وقتی که بیدار میشویم، تنها لحظه قبل از خواب را به خاطر می آوریم. حال چه یک روز خوابیده باشیم یا هزار سال! بعنوان مثال از کسی که سالها در کُما بیهوش بوده هم اگر بپرسیم چه مدت در اینجا بوده ای را به ذکر همین پاسخ بسنده میکند!

حال برگردیم به بحث اولمان! از پیامبر در مورد زمان وقوع قیامت سوال میپرسیدند که قرآن کریم در سوره نازعات چنین زمان قیامت را برایشان وصف میکند: کَأَنَّهُمْ یَوْمَ یَرَوْنَهَا لَمْ یَلْبَثُوٓا۟ إِلَّا عَشِیَّةً أَوْ ضُحَىٰهَا: روزی که آنان برپائی رستاخیز را می‌بینند (چنین احساس می‌کنند که در جهان) گوئی جز شامگاهی یا یا قسمت از روز را در آن درنگ نکرده‌اند . و گویا یک فرمول برای محاسبه زمان قیامت به ما میدهد. به این صورت: اگر بعنوان مثال 20 سال از عمر شما باقی مانده باشد، قیامت شما میشود 20 سال و یک روز بعد! چون هر قدر هم که به درازا بکشد شما آن را مانند یک خواب عادی احساس خواهید کرد.

از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله) نقل شده است که فرمود:

۰.کَمٰا تَنَامُونَ تَمُوتُونَ وَکَمَا تَسْتَیْقِظُونَ تُبْعَثُونَ.

۰.همان گونه که می‌خوابید، می‌میرید و همان گونه که از خواب برمی‌خیزید، زنده خواهید شد.

شاید حدیثی هم که از پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) نقل شده است، به همین معنا باشد:

۰.إِذَا مَاتَ أَحَدُکُم فَقَد قَامَت قِیامَتُهُ.

۰.چون کسی از شما بمیرد، قیامتش فرارسیده است.

با این حساب قیامت زیاد دور نیست؛ قرآن کریم می‌فرماید:

إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیداً ٭ وَ نَراهُ قَرِیباً

آنان قیامت را دور می‌‌بینند و ما آن را نزدیک می‌بینیم.

این بحث را کمی مفصل تر میتوانید با کلیک در اینجا مطالعه بفرمایید.

 


این سوره با اشاره ای به سوالاتی که مردم از پیامبران میپرسیدند اشاره میکند و میفرماید: عَمَّ یَتَسَآءَلُونَ: (این مردم) درباره‌ی چه چیز از یکدیگر می‌پرسند؟ 

این سوره با سوال شروع میشود و سپس به جواب دادن میپردازد. پس سوره نبا سوره جواب هاست. منتظر باشید ببینید قرآن چگونه جواب میدهد! احتراما کف بُر خواهید شد! با ما همراه باشید شما هم حیرت زده خواهید شد!

سوالاتی که پیرامون قیامت پرسیده میشد (و میشود!) در مورد این بود که چگونه ممکن است مردگان در قیامت زنده شوند؟! بعد از اینکه مردیم و خاک شدیم و از بین رفتیم آیا واقعا زنده خواهیم شد؟!

این سوالات در دیگر سوره ها به کرات تکرار شده اند:

أَإِذَا کُنَّا تُرَابًا أَإِنَّا لَفِی خَلْقٍ جَدِیدٍ الرعد: ٥

أَیَعِدُکُمْ أَنَّکُمْ إِذَا مِتُّمْ وَکُنتُمْ تُرَابًا وَعِظَامًا أَنَّکُم مُّخْرَجُونَ المؤمنون: ٣٥

قَالُوا أَإِذَا مِتْنَا وَکُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ المؤمنون: ٨٢

وَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَإِذَا کُنَّا تُرَابًا وَآبَاؤُنَا أَئِنَّا لَمُخْرَجُونَ النمل: ٦٧

أَإِذَا مِتْنَا وَکُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ الصافات: ١٦

أَإِذَا مِتْنَا وَکُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَدِینُونَ الصافات: ٥٣

 أَإِذَا مِتْنَا وَکُنَّا تُرَابًا ذَٰلِکَ رَجْعٌ بَعِیدٌ ق: ٣

وَکَانُوا یَقُولُونَ أَئِذَا مِتْنَا وَکُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ الواقعة: ٤٧

وَقَالُوا إِنْ هِیَ إِلَّا حَیَاتُنَا الدُّنْیَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِینَ الأنعام: ٢٩

وَیَقُولُ الْإِنسَانُ أَإِذَا مَا مِتُّ لَسَوْفَ أُخْرَجُ حَیًّا مریم: ٦٦

وَقَالُوا أَإِذَا کُنَّا عِظَامًا وَرُفَاتًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ خَلْقًا جَدِیدًا الإسراء: ٤٩

إِنْ هِیَ إِلَّا مَوْتَتُنَا الْأُولَىٰ وَمَا نَحْنُ بِمُنشَرِینَدخان: 35

 همه ی این آیات به همین مسئله اشاره دارد. و میبینید که چقدر سوالات به لحاظ لفظی هم شبیه هم هستند! 

میفرماید شما در مورد یک خبر بسیار بزرگ سوال میپرسید. عَنِ ٱلنَّبَإِ ٱلْعَظِیمِ: از خبر بزرگ (و مهمّ رستاخیز می‌پرسند). سوالی که آثار آن بسیار روشن و دلایل آن بسیار عقلی است. سپس در ادامه به تبیین این بزرگ میپردازد.

این اقوال سبب اختلاف بین مردم شد که خداوند فرمود چنین نمیماند. به زودی یک عده ای خواهند فهمید . کَلَّا سَیَعْلَمُونَ: نه چنین است (که می‌پندارند)! به زودی خواهند فهمید خواهند فهمید به واسطه نور ایمان و علم . به واسطه قرآن در زندگیشان خواهند فهمید. اصلا قرآن آمده تا این اختلاف ها را کنار بزند وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ (بقره: ۲۱۳)  یا میفرماید: وَمَا أَنزَلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ إِلَّا لِتُبَیِّنَ لَهُمُ الَّذِی اخْتَلَفُوا فِیهِ ۙ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ ما کتاب (قرآن) را بر تو نازل نکرده‌ایم مگر بدان خاطر که چیزی را برای مردمان، چیزی که در آن اختلاف دارند را روشن کنی، و (هم بدان خاطر که این کتاب) هدایت و رحمت برای مؤمنان گردد. (نحل: ۶۴)  

ولی با این وجود باز هم عده ای ایمان نخواهند آورد. ثُمَّ کَلَّا . عده ای باز هم نخواهند فهمید. ولی باز هم آنهایی که مانده اند خواهند فهمید. وقتی که حجاب ها کنار رود همه خواهند فهمید.  ثُمَّ کَلَّا سَیَعْلَمُونَ:باز هم نه چنین است (که می‌پندارند)! به زودی خواهند فهمید. در قیامت دیگر هیچ اختلاف و شکی وجود نخواهد داشت و همه ایمان خواهند آورد ولی کسانی که تازه ایمان می آورند ایمانشان سودی ندارد. چنانچه قرآن میفرماید:

یَوْمَ یَأْتِی بَعْضُ آیَاتِ رَبِّکَ لا یَنْفَعُ نَفْساً إِیمانُها لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ کَسَبَتْ فِی إِیمانِها خَیْراً.

روزی که بعضی آیات (غضب) پروردگار تو فرارسد، در آن روز ایمان هیچ کس برای او سود نبخشد، اگر پیش از آن ایمان نیاورده باشد و یا در ایمانش کسب خیر و سعادت نکرده باشد، ایمان آوردنش سود نمی‌‌بخشد.

 

سوالات فوق امکان وقوع قیامت زیر سوال میبردند. ولی سوالی که به وجود آورنده این سوالات است سوال از اصل توحید است (توحید یعنی خداشناسی!). یعنی اینها خدا را هنوز قبول نکرده اند و به خاطر همین برایشان سوال ایجاد میشود. چنانچه در سوره یاسین میفرماید کسی که در مورد قیامت سوال پرسید مستقیما وجود خدا را هم زیر سوال برد! :

قَالَ مَن یُحْیِی الْعِظَامَ وَهِیَ رَمِیمٌ یس: ٧٨ : چه کسی میخواهد ما را زنده کند؟

 

پس اگر قرآن تبیانا لکل شیء(روشن کننده همه چیز) است حتما باید سوال را ریشه ای حل کند. پس ما انتظار داریم در ادامه هم وجود خدا اثبات شود، هم ضرورت قیامت و هم امکان وجود قیامت بصورت کاملا عقلی! چون سوالاتی که پرسیده شده است سوالاتی است که معمولا حس گرا ها میپرسند! پرسشگر دنبال منطق و دلیل عقلی است!

 

در باب پاسخ و اثبات توحید خداوند طی آیات 6 تا 16 این سوره، به معرفی یک سیستم منظم میپردازد.

نظمی که در ترتیب آیات بیان میشود بسیار جالب است. آیات در مورد این سیستم میفرماید این ها را خلق کردم: زمین، کوه، انسان، خواب، شب، روز، آسمان، خورشید، باران، گیاه برای انسان و حیوان.

چه نظمی بین این ترتیب آیات وجود دارد؟! زمین را مهد قرار دادیم ولی میلرزید! پس کوه را خلق کردیم تا مثل میخ آن را نگاه دارد. بعد شما را خلق کردیم. شما به استراحت نیاز دارید. برای نیازتان خواب را قرار دادیم. خواب موقعیت آرامی میخواهد پس شب را قرار دادیم. شما که برای خوابیدن خلق نشده اید! کارهای دیگری هم دارید! پس یک موقعیتی هم برای معاش و گذران زندگی قرار دادیم. برای بیداریتان و معاش قبل از هر چیزی به نور نیاز دارید. نوری که در شب نبود! این نور باید آنقدر بالا باشد که همه جا را روشن کند. پس اول یک سقف بسیار مرتفعی را ساختیم(آسمان) و سپس در آسمان چراغی قرار دادیم . این از نورتان! بعد از نور حال به غذا نیاز دارید! برای غذایتان سیستم باران و گیاهان را خلق کردیم. دو نوع گیاه خارج میشود از زمین: لِّنُخْرِجَ بِهِۦ حَبًّۭا وَنَبَاتًۭا: حب چیزی است که انسان میخورد و نبات گیاهی است که حیوان میخورد! پس انسان یا گیاه میخورد، یا گیاه را حیوان میخورد و سپس انسان حیوان را میخورد!  و سپس در مورد هر یک میگوید که ما این سیستم را به وجود آوردیم. یعنی میگوید پیداست که هر سیستمی سازنده ای دارد. آن سازنده من هستم: نَجْعَلِ وَخَلَقْنَـٰکُمْ وَبَنَیْنَا وَأَنزَلْنَا لِّنُخْرِجَ . هر کدام از آیات سه کلمه ای به این صورت برداشت میشود: سازنده سیستم منظم

 

 

به این صورت آیات توحید را اثبات میکنند:

وَجَعَلْنَا                 سِرَاجًا                وَهَّاجًا

سازنده(خدا)         سیستم               منظم

در قالب مثالی میتوانیم بگوییم یک کارخانه ای که سیستم بسیار منظمی دارد حتما طراح و سازنده ای نیز دارد و حتی اگر شما شخص سازنده را نبینی باید با عقل آن را درک کنی و بگویی که اینجا حتما سازنده ای دارد.

خداوند از آیات 6 تا 16 نباء به توصیف این کارخانه ی  و این سیستم منظم میپردازد که اسمش دنیاست. از زمین و استحکام این کارخانه تا محصول نهایی که همان نان است در کف انسان! خورشید نماد چراغ و برق این کارخانه است حبا و نباتا مواد مصرفی برای تولید این کارخانه است. اصلی ترین محصول کارخانه انسان سازی دنیا، انسان است. هر کاری انجام میشود برای انسان است. ابر و باد و مه و خورشید در کارند، تا تو تانی به کف آری .

 این آیات مستقیم به اثبات توحید میپردازد و برای تبیین توحید(خدا شناسی) و دیدن خدا، میتوانیم از همین آیات استفاده کنیم و به نظمی که در دنیا بین اجزآء آن برقرار است فکر کنیم.

با بیان این ادله ها تنها چاره ای که برای کافران میماند متوسل شدن به نظریه بیگ بنگ است. که قرآن در این سوره آن را نیز جواب داده است. وَخَلَقْنَـٰکُمْ أَزْوَ‌ٰجًۭا : و ما شما را به صورت زوج آفرییم.  وجود زن بر هم زننده ی تمام معادلات بیگ بنگ است . نظریه بیگ بنگ میگوید زمین خود به خود و بر اثر انتخاب طبیعی این نظم را پیدا کرده است!  ولی وجود زن و جفت برای انسان ، حیوانات و گیاهان تمام بساط بیگ بنگی ها را بر هم زده است!! پس توحید به صورت کاملا عقلانی اثبات شد.

حال که توحید ، سوال ریشه ای آنها جواب داده شد ، برویم سراغ مسئله بعدی که خود قیامت است. مسئله قیامت یک پیش زمینه ای نیز دارد و آن اینکه چرا باید قیامت برپا شود؟ همین محدوده 11 آیه با نگاهی دیگر به ضرورت قیامت نیز میپردازد که در پست بعدی میتوانید ادامه این مطلب را مطالعه بفرمایید!


ضرورت قیامت

 

با نگاهی دیگر به سیستم منظمی که خداوند در این 11 آیه معرفی کرد شما منتظر دیدن نتیجه و خروجیِِ این سیستم هستید. منتظرید ببینید این کارخانه پیشرفته چه چیزی تولید میکند. ولی در عمل محصولی مشاهده نمیشود! قرآن کریم میفرماید: أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاکُمْ عَبَثًا وَأَنَّکُمْ إِلَیْنَا لَا تُرْجَعُونَ المؤمنون: ١١٥: آیا فکر کرده اید که ما شما را بیهوده خلق کرده ایم و به سوی ما بازگردانیده نمیشوید؟! پس خود قرآن میگوید اگر برگشتی نباشد آفرینش شما عبث و بیهوده است.

قرآن کریم در سوره ص» میفرماید: 

وَ مَا خَلَقْنَا السَّماءَ وَ الْأَرْضَ وَ مَا بَیْنَهُما باطِلاً ذلِکَ ظَنُّ الَّذِینَ کَفَرُوا فَوَیْلٌ لِّلَّذِینَ کَفَرُوا مِنَ النَّارِ * أَمْ نَجْعَلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ کَالْمُفْسِدِینَ فِی الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِینَ کَالْفُجَّارِ

ما آسمان و زمین و آنچه را که بین آنها است، را بر باطل نیافریدیم. این گمان کسانی است که کافرند؛ پس وای بر کافران از آتش. آیا ما کسانی را که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته انجام می‌دهند، مانند مفسدان در زمین قرار می‌دهیم، یا اینکه پرهیزکاران را چون خودکامگان قرار خواهیم داد.

وقتی به کارکرد این کارخانه دنیایی نگاه میکنیم، میبینیم که در زندگی دنیای انسان ها هیچ خیری نیست! یا بر حسب حادثه ای میمیرند، یا زنده میمانند و به پیری میخورند و به ناچار میمیرند! پس زنده ماندنی در کار نیست. قرآن در سوره یاسین» میفرماید:

وَ مَن نُّعَمِّرْهُ نُنَکِّسْهُ فِی الْخَلْقِ أَفَلا یَعْقِلُونَ

هرکه را عمر طولانی می‌دهیم، در خلقت دگرگونش می‌سازیم؛ آیا ـ مردم ـ به تعقل نمی‌پردازند (که چرا؟

مانند این است که ما یک کارخانه ای بسازیم، یک خط تولیدی راه بیاندازیم، بلافاصله بعد از اینکه محصول تولید شد آن محصول را قبر کنیم :/ !  پس انسان ها محکوم به مرگ هستند. پس در زنده ماندن آنها خیری نیست . زمین هم که رو به نابودی میرود. پس چه چیزی میماند؟ شبیه این است که کارخانه ای بسازیم، بعد طوری طراحی کنیم که بعد از یکسال ، هم دستگاه ها از بین برود هم کارخانه. هیچ چیز نماند. این کار بسیار بیهوده ای است. چرا باید کارخانه با این وجود ساخته شود؟ پس محصول این کارخانه چیست؟ نابودی؟! هر سازنده ای از سازش خود هدفی و محصولی را میخواهد . باید محصولی در کار باشد. اصلا سیستم برای تولید تدارک دیده میشود .

قرآن کریم میفرماید: وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا لَاعِبِینَ الأنبیاء: ١٦ ما زمین و آسمان را برای بازی خلق نکرده ایم!

 

شما وقتی یک کارخانه ، با نظم بسیار محیر العقول بین دستگاه های آن میبینید، منتظر هستید که این کارخانه یک خروجی و یک محصول نهایی به شما عرضه کند. نمیشود که شما این کارخانه و این دستگاه ها و نظم را ایجاد کنید بعد تعیین کنید که یک سال بعد همه را خراب میکنم. این اصلا عقلانی نیست. به زندگی خودمان که نگاه میکنیم میبینیم انسانها که روز به روز از بین میروند و میمیرند! زمین هم که رو به نابودی میرود پس هدف از درست کردن این زمین و زمان و انسان چه بود؟ همه چیز که نابود شدند! میفرماید نخیر! نابودی در کار نیست. این قسمت اول برنامه بود! این قسمت ادامه دارد!!

یک بار گفتیم نظمی که در ترتیب آیات بیان میشود بسیار جالب است. آیات در مورد این سیستم میفرماید این ها را خلق کردم: زمین، کوه، انسان، خواب، شب، روز، آسمان، خورشید، باران، گیاه برای انسان و حیوان.

چه نظمی بین این ترتیب آیات وجود دارد؟! زمین را مهد قرار دادیم ولی میلرزید! پس کوه را خلق کردیم تا مثل میخ آن را نگاه دارد. بعد شما را خلق کردیم. شما به استراحت نیاز دارید. برای نیازتان خواب را قرار دادیم. خواب موقعیت آرامی میخواهد پس شب را قرار دادیم. شما که برای خوابیدن خلق نشده اید! کارهای دیگری هم دارید! پس یک موقعیتی هم برای معاش و گذران زندگی قرار دادیم. برای بیداریتان و معاش قبل از هر چیزی به نور نیاز دارید. نوری که در شب نبود! این نور باید آنقدر بالا باشد که همه جا را روشن کند. پس اول یک سقف بسیار مرتفعی را ساختیم(آسمان) و سپس در آسمان چراغی قرار دادیم . این از نورتان! بعد از نور حال به غذا نیاز دارید! برای غذایتان سیستم باران و گیاهان را خلق کردیم. دو نوع گیاه خارج میشود از زمین: لِّنُخْرِجَ بِهِۦ حَبًّا وَنَبَاتًا: حب چیزی است که انسان میخورد و نبات گیاهی است که حیوان میخورد! پس انسان یا گیاه میخورد، یا گیاه را حیوان میخورد و سپس انسان حیوان را میخورد! 

پس تا اینجا میبینیم این نظمی که در این سوره به آن اشاره کرد ما را منتظر معرفی خروجی این سیستم نگاه میدارد. و ضرورت وجود قیامت اثبات میشود.

اما هنوز سوال اصلی مردمی که از قیامت سوال میپرسیدند و میگفتند که چگونه ممکن است وقتی مردیم و خاک شدیم مجدد زنده شویم را نگفته ایم! در پست بعدی با نگاهی دیگر به همین سلسله آیات میبینیم که عجب! قرآن این مورد را هم جواب داده است آن هم چه جوابی!!

 

 

 


بیشتر سوالاتی که در مورد قیامت توسط منکران مطرح میشد در مورد امکان قیامت بود نه ضرورت. به عبارتی چرخه ی حیات پس از مرگ را ناممکن میدانستند . (کافران) می‌گویند: آیا هنگامی که ما مردیم و در زمین گم گشتیم (و ذرّات وجود ما آمیزه‌ی خاک گردید و اثری از آن نماند) آفرینش تازه‌ای خواهیم یافت (و دوباره زندگی را از سر می‌گیریم؟) بلکه آنان منکر ملاقات با پروردگارشان (برای حساب و کتاب) هم هستند.  (سجده: ۱۰)

 پاسخ قرآن در این 11 آیه از سوره نبا که توحید و ضرورت را اثبات کرد بسیار عالی بود ولی حتما باید به مسئله امکان معاد هم بپردازد چون ظاهر سوال این را طلب میکرد. نمیشود سوالی مطرح شود ما ریشه را حل کنیم بعد خودش را نگوییم! خود سوال نیز باید جواب داده شود.

 آیات امکان را نیز نشان میدهند:

امکان معاد

برای اثبات امکان معاد خداوند چرخه ی مرگ و زنده شدن را در زندگی به ما نشان میدهد. بیایید بار دیگر به ترتیب آیات نگاه کنیم: نظمی که در ترتیب آیات بیان میشود بسیار جالب است. آیات در مورد این سیستم میفرماید این ها را خلق کردم: زمین، کوه، انسان، خواب، شب، روز، آسمان، خورشید، باران، گیاه برای انسان و حیوان. این ترتیب بیان مخلوقات یک دید کلی از قیامت به ما میدهند. به این صورت که هر کدام از این مواردی که قرآن میفرماید، یک نماد هستند. مثلا رشد گیاهان و به وجود آمدنشان از خاک، نماد زنده شدن انسان ها است. 

دقت که میکنیم میبینیم یک منظوری از ترتیب این آیات باید وجود داشته باشد. هر موردی که در این یازده آیه مطرح میشوند نماد چیزی و رابطی بین دنیا و قیامت است! حال بیایید نگاهی دیگر به ترتیب آیات و نماد ها بیاندازیم :

 آیات در مورد این سیستم میفرماید این ها را خلق کردم: زمین، کوه، انسان، خواب، شب، روز، آسمان، خورشید، باران، گیاه برای انسان و حیوان.

هر کدام از اینها نمادی از قیامت هستند. زمین نماد هستی ، کوه نماد دنیا ، انسان نماد زندگی ، خواب نماد مرگ ، شب نماد صور اول و مرگ همه ، روز نماد شروع قیامت ، آسمان نماد قدرت ، خورشید نماد روشنایی قیامت ، باران نماد صور دوم ، گیاه نماد زنده شدن مردگان و باغ نماد جدایی زنده شدگان است.

حال بار دیگر به تک تک اینها که نگاه میکنیم خود دلیلی بر حجیبت امکان وجود قیامت هستند. مثلا رشد گیاهان و زنده شدنشان از خاک نماد زنده شدن انسان است به این صورت که میفرماید: 

(همه‌ی اینها) به منظور بخشیدن روزی به بندگان است. ما به وسیله‌ی آب باران، سرزمین مرده را زنده گردانده‌ایم. (آری! زنده شدن مردگان، و) از گورها سربرآوردن آنان نیز همین گونه است. (ق: ۱۱) : رِّزْقًا لِّلْعِبَادِ ۖ وَأَحْیَیْنَا بِهِ بَلْدَةً مَّیْتًا  کَذَٰلِکَ الْخُرُوجُ. میفرماید انسان، تو که برای نخستین بار از خاک خلق شده ای چرا تعجب میکنی که بار دیگر هم زنده شوی؟

 

حال سوالی مطرح است. آیا ما واقعا از خاک خلق شده ایم؟ جواب: میدانیم تغذیه ما کاملا به خاک وابسته است. ما یا از گیاهان تغذیه میکنیم، که آنها مستقیم از خاک درست شده اند و یا از حیوانات تغذیه میکنیم که آنها نیز از گیاهان تناول میکنند و در نتیجه از خاک رشد یافته اند. پس انسان تمام تغذیه اش از خاک است. به جز آب! آب + خاک = گل! خداوند فرموده است که شما را از گل آفریده ام!! پس این از سوالی که میگفت چگونه خاک زنده میشود.

سوالی که میگفت جسد چگونه زنده میشود چه؟ این سوره به خواب و بیداری ما اشاره میکند. در مورد خواب قرآن میفرماید: 

وَهُوَ الَّذِی یَتَوَفَّاکُم بِاللَّیْلِ وَیَعْلَمُ مَا جَرَحْتُم بِالنَّهَارِ ثُمَّ یَبْعَثُکُمْ فِیهِ لِیُقْضَىٰ أَجَلٌ مُّسَمًّى ثُمَّ إِلَیْهِ مَرْجِعُکُمْ ثُمَّ یُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ الأنعام: ٦٠ :خدا است که در شب شما را می‌میراند و در روز شما را برمی انگیزاند و او می‌داند که در روز (که زمان عمده‌ی جنب و جوش و تلاش و کوشش است) چه می‌کنید و چه فراچنگ می‌آورید (و این مرگ و زندگیِ خواب و بیداری نام، پیوسته ادامه دارد) تا مهلت معیّن (زندگی هرکس با فرا رسیدن مرگ او) بسر آید. سپس (در روز رستاخیز همگان) به سوی خدا برمی‌گردید و آن گاه شما را بدانچه (از خوب و بد در دنیا) می‌کردید باخبر می‌گرداند (و پاداش و پادافره اعمال را به صاحبان آنها می‌رساند).

از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله) نقل شده است که فرمود:

۰.کَمٰا تَنَامُونَ تَمُوتُونَ وَکَمَا تَسْتَیْقِظُونَ تُبْعَثُونَ.:همان گونه که می‌خوابید، می‌میرید و همان گونه که از خواب برمی‌خیزید، زنده خواهید شد.

یا از امام باقر علیه السلام) نقل شده است که می‌فرمایند:

۰.مرگ چیزی جز همین خواب، که همه روزه آن را تجربه می‌کنید، نیست. تنها تفاوتش این است که مرگ طولانی‌تر است.

پس میفرماید خواب برادر مرگ است! پس از زنده شدن مردگان تعجب نکنید. همانگونه که میخوابید و بیدار میشود، میمیرید و زنده میشوید!

یا میفرماید تاریک شدن دنیا و روشن شدن در قیامت برایتان عجیب است؟ به شب و روز نگاه کنید! چه چیز آن عجیب به نظر میرسد؟ 

در آیه ای شباهت شب و روز به زندگی و مرگ آمده است: وَهُوَ الَّذِی یُحْیِی وَیُمِیتُ وَلَهُ اخْتِلَافُ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ المؤمنون: ٨٠ 

 

میفرماید زنده شدن شما پیچیده و سخت به نظر میرسد؟! نیز آسمان را مطرح میکند. آسمان نماد عظمت است. در این رابطه در سوره نازعات میفرماید: ءَأَنتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ ٱلسَّمَآءُ  بَنَىٰهَا ٢٧

بدین صورت راه را بر هر پرسشگری میبندد و موجب میشود هر بنده ای سرتعظیم فرود آورد و او را به یگانگی یاد کند.

با این منطق پاسخگویی ما را به جایی میرساند که میفرماید: وَإِن تَعْجَبْ فَعَجَبٌ قَوْلُهُمْ أَإِذَا کُنَّا تُرَابًا أَإِنَّا لَفِی خَلْقٍ جَدِیدٍ . الرعد: ٥ و اگر از نظام آفرینش ما تعجب میکنی، بگذار چیزی عجیب تر برایم بگویم! شگفت‌انگیز (ترین چیز) سخن کافرانی است که می‌گویند: آیا هنگامی که خاک شدیم، آیا دوباره (زنده می‌گردیم و) آفرینش تازه‌ای پیدا می‌کنیم؟

این منطق پاسخگویی که از توحید شروع و به امکان وجود معاد ختم شد، ما را به چنان یقینی میرساند که در ابتدا از زنده شدن مردگان تعجب میکردیم، اما اکنون از حرف کسانی تعجب میکنیم که میگویند خدا نمیتواند ما را زنده کند!

الحمدلله رب العالمین

 در مورد مبحث قیامت یک کتاب بسیار بسیار عالی وعجیب غریب (!) را خدمتتان توصیه میکنیم که با کلیک در اینجا میتوانید آن را به صورت آنلاین مطالعه بفرمایید. بنده احساس کردم این کتاب در زمین نگاشته نشده است!! سعی کنید حتما مطالعه بفرمایید. از نان شب هم واجب تر است!

نام کتاب: کلام و عقائد 3

مولف: سید محسن میرباقری

 


آنچه در پی می آید متنی کپی شده از کتاب کلام و عقائد 3 ، به تالیف آقای سید محسن میرباقری میباشد.! با کلیک در اینجا میتوانید از سایت اصلی مطالعه بفرمایید.

درآمد

سومین دوره زندگی انسان، عالم برزخ است. از زمانی که مرگ، انسان را فرامی‌گیرد، برزخ او شروع می‌شود. این برزخ تا هنگام برانگیخته شدن ادامه دارد: وَ مِنْ وَرَائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ؛۱ و پیشاپیش آنان برزخى است تا روزى که برانگیخته خواهند شد.

مفسران و متکلمان مسلمان، به ویژه متکلمان شیعه، به وجود عالم برزخ اعتراف و بر آن تأکید کرده‌اند؛ برای نمونه آیت الله جوادی آملی می‌فرماید:

برزخ چیزی است که در میان دو شیء حایل شود. از این رو به جهانی که بین دنیا و آخرت واقع می‌شود، برزخ اطلاق می‌گردد. از دیدگاه قرآن و روایات برزخ و قبر یک چیز است که گاهی از آن به عالم قبر و گاهی از آن به جهان برزخ یاد می‌شود.۲

نام‌گذاری برزخ

عنوان برزخ را قرآن کریم برای آن عالم به کار برده است. برزخ در لغت به معنای حایل میان دو چیز همانند است؛۳ چنان‌که قرآن کریم درباره حایل میان دو دریا، که همانند هستند، می‌فرماید:

مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیانِ * بَیْنَهُما بَرْزَخٌ لَّا یَبْغِیانِ۴

دو دریای به هم رسیده را درهم آمیخت. میان آنها برزخی است تا به هم نکنند.

با توجه به مباحث پیشین، زندگی دنیا حیات کنونی ما است و زندگی آخرت، حیات آینده ما و دوران برزخ حالت مرگی میان دو حیات است؛ زیرا چنان‌که گفته شد، عموم مردم، به استثنای مقتولین فی سبیل الله» و خاصان، پس از مرگ در حالت موت به سر می‌برند و البته از ادراک و احساس ویژه آن دوران برخوردارند. در حقیقت با روی آوردن مرگ، ما به خوابی عمیق فرومی‌رویم و با زنده شدن در قیامت از خواب برمی‌خیزیم و به زندگی خود ادامه می‌دهیم و حایل میان دو حیات را پشت سر می‌گذاریم. از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله) نقل شده است که فرمود:

۰.کَمٰا تَنَامُونَ تَمُوتُونَ وَکَمَا تَسْتَیْقِظُونَ تُبْعَثُونَ.۱

۰.همان گونه که می‌خوابید، می‌میرید و همان گونه که از خواب برمی‌خیزید، زنده خواهید شد.

همچنین از ایشان نقل شده است که چون از خواب برمی‌خاستند، می‌فرمودند:

۰.اَلْحَمْدُ لِلِّهِ الَّذی أَحْیَانِی بَعْدَ مَا أَمَاتَنِی وَإِلَیْهِ النُّشُوْرُ.۲

۰.سپاس خدای را که مرا زنده ساخت پس از آنکه مرا میراند و رستاخیز به سوی او است.

تشابه برزخ با دوران خواب

با توجه به اینکه خواب و مرگ ماهیت یکسانی دارند و در آیات و روایات تعابیر یکسانی برای آن دو به کار رفته است، می‌توان برزخ را به خواب میان دو بیداری تشبیه کرد؛ همان‌گونه که انسان خسته می‌شود و به خواب می‌رود و چون برمی‌خیزد، لحظات پیش از خواب را به یاد می‌آورد و برنامه زندگی خود را ادامه می‌دهد، مرگ نیز همین‌گونه است.

از امام باقر علیه السلام) نقل شده است که می‌فرمایند:

۰.مرگ چیزی جز همین خواب، که همه روزه آن را تجربه می‌کنید، نیست. تنها تفاوتش این است که مرگ طولانی‌تر است.۳

بی‌توجهی به برزخ پس از زنده شدن

بر اساس آیات قرآن کریم، انسانها پس از بیداری از مرگ، در صحنه قیامت، دوران برزخ را فراموش می‌کنند و به یاد زندگی دنیای خود می‌افتند و در حقیقت زندگی خود را ادامه می‌دهند و حتی در آغاز به زنده شدن خود توجهی ندارند:

وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَإِذا هُم مِّنَ الْأَجْداثِ إِلَى رَبِّهِمْ یَنْسِلُونَ * قَالُوا یَا وَیْلَنَا مَنْ بَعَثَنا مِن مَّرْقَدِنَا هَذا مَا وَعَدَ الرَّحْمنُ وَ صَدَقَ الْمُرْسَلُونَ۴

 

و در صور برای بار دوم) دمیده می‌شود که ناگاه آنان از گورها به سوی پروردگارشان می‌شتابند. می‌گویند: وای بر ما! چه کسی ما را از خوابگاه‌هامان برانگیخت؟ این همان صحنه) است که خداوند بخشنده وعده کرده است و پیامبران درست گفته‌اند».

تاریخ برپایی قیامت (بر اساس احساس انسانها در آن روز)

قرآن کریم احساس انسان را، پس از زنده شدن، به فاصله میان مرگ تا قیامت، به اندازه یک شب تا صبح یا یک صبح تا شب بیان می‌کند و بدین ترتیب تاریخ قیامت هر کس را به نوعی یادآور می‌شود و بیان می‌کند که این تاریخ بسیار نزدیک است؛ قرآن کریم می‌فرماید:

یَسْئَلُونَکَ عَنِ السَّاعَةِ أَیَّانَ مُرْسَاهَا ٭ فِیمَ أَنْتَ مِنْ ذِکْرَاهَا * إِلَى رَبِّکَ مُنْتَهاهَا * إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرُ مَنْ یَخْشَاهَا۱

از تو از برپا شدن رستاخیز می‌پرسند که چه هنگام است؟ تو از یاد کردن آن در چه انگیزه‌ای؟ پایان کار آن با پروردگار تو است. تو تنها کسی را که از آن بیم دارد، هشدار می‌دهی.

قرآن کریم در این آیات، نخست بیان تاریخ قیامت را بی‌فایده می‌داند و می‌فرماید که تنها کسانی که از زندگی جاوید خود نگران هستند، به سخنان تو گوش فرامی‌دهند وگرنه بیان تاریخ قیامت نمی‌تواند از انکار آنها جلوگیری کند.

در ادامه این آیات به ذکر نوعی تاریخ می‌پردازد و گویا می‌فرماید که اگر می‌خواهند بدانند که قیامت چه هنگامی خواهد بود، در احساس آنان پس از زنده شدن، فاصله از مرگ تا قیامت، نیم‌روزی بیشتر جلوه نمی‌کند:

کَأَنَّهُمْ یَوْمَ یَرَوْنَهَا لَمْ یَلْبَثُوا إِلَّا عَشِیَّةً أَوْ ضُحَیٰهَا۲

آن روزی که آن را ببینند چنان است که جز شامگاهی و یا روزی درنگ نکرده‌اند.

مشابه همین تعبیر در داستان حضرت عُزَیر و یا ارمیا) نیز آمده است:

أَوْ کَالَّذِی مَرَّ عَلَى قَرْیَةٍ وَ هِیَ خَاوِیَةٌ عَلَى عُرُوشِها قَالَ أَنَّى یُحْیِی هَذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِها فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عاَمٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ کَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ یَوْماً أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ قَالَ بَل لَّبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ.۳

یا همچون داستان) آن کس که بر خرابه‌های شهری گذشت، در حالی که بر بامهایش فروریخته بود. گفت: چگونه خداوند این مردگان را بعد از مرگشان زنده می‌گرداند؟» پس خداوند، همو را صد سال میرانید و سپس زنده‌اش کرد. فرمود: چه مقدار در اینجا درنگ کرده‌ای؟» گفت: یک روز یا پاره‌ای از یک روز درنگ داشتم.» فرمود: نه)، بلکه صد سال است که درنگ کرده‌ای»

همان تعبیر لَمْ یَلْبَثُوا» که در سوره نازعات آمده، در اینجا نیز آمده است: کَمْ لَبِثْتَ». پاسخ نیز چنین است: لَبِثْتُ یَوْماً أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ». بنابراین، این درنگ به دوران موت مربوط است، نه اینکه در قیامت خیال ‌کند که عمر دنیا آن‌قدر کوتاه بوده است که به اندازه یک روز بیشتر نبوده است.

همین تعبیر در داستان اصحاب کهف نیز آمده است:

وَ کَذلِکَ بَعَثْنَاهُمْ لِیَتَسَائَلُوا بَیْنَهُمْ قَالَ قَائِلٌ مِّنْهُمْ کَمْ لَبِثْتُمْ قَالُوا لَبِثْنَا یَوْماً أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ قَالُوا رَبُّکُمْ أَعْلَمُ بِمَا لَبِثْتُمْ.۴

بدین‌گونه ما آنان را مبعوث کردیم تا از هم بازپرسند. یکی از آنان گفت: چقدر درنگ داشته‌اید؟» گفتند: یک روز یا پاره‌ای از یک روز درنگ داشته‌ایم.» باز)گفتند: پروردگارتان از اندازه درنگی که داشته‌اید، آگاه‌تر است»

بدین ترتیب، مسئله کاملاً روشن است. عُزَیر یا ارمیای) نبی صد سال زمان موت» را پس از بیداری فراموش می‌کند و تصور می‌کند که روزی یا نیم‌روزی در خواب بوده است. اصحاب کهف نیز سیصد سال یا بیشتر را فراموش می‌کنند و گمان می‌کنند که روزی یا نیم‌روزی در خواب بوده‌اند. مردم نیز پس از بیداری در قیامت خواب هزار ساله و یا چند هزار ساله میان مرگ تا قیامت را فراموش می‌کنند و گمان می‌کنند که روزی یا نیم‌روزی در خواب بوده‌اند و نگران و مضطرب می‌گویند: چه کسی ما را از خوابگاهمان برانگیخت؟»۱

با این حساب قیامت زیاد دور نیست؛ قرآن کریم می‌فرماید:

إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیداً ٭ وَ نَراهُ قَرِیباً۲

آنان قیامت را دور می‌‌بینند و ما آن را نزدیک می‌بینیم.

در حقیقت فاصله ما با قیامت، از نظر احساسی که در قیامت داریم، تنها به اندازه فاصله ما با مرگ به اضافه نیم روز است. اگر قرار است که کسی سی سال دیگر در دنیا زندگی ‌کند، به اندازه سی سال و یک روز تا صحنه قیامت فاصله دارد و هر کسی با این مقیاس می‌تواند فاصله خود را تا قیامت حدس بزند.

شاید حدیثی هم که از پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) نقل شده است، به همین معنا باشد:

۰.إِذَا مَاتَ أَحَدُکُم فَقَد قَامَت قِیامَتُهُ.۳

۰.چون کسی از شما بمیرد، قیامتش فرارسیده است.

حدیث طولانی دیگری نیز گویای همین مطلب است و چون آموزنده است، آن را ذکر می‌کنیم. از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله) نقل شده است که فرمود:

۰.إِنَّ لِلِّهِ تَعَالى مَلَکَاً یُنَزِّلُ فِِی کُلِّ لَی‍ْلَةٍ فَیُنادِی: یا أَبْناءَ الْعِشْرِینَ جِدُّوا وَاجْتَهَدُوا؛ وَیا أَبْناءَ الثَّلاثِیْنَ لَا تَغُرَّنَّکُم الْحَیَوةُ الدُّنیا؛ وَیا أَبْناءَ الْأَرْبَعینَ مَاذا أَعْدَدْتُم لِلِقاءِ رَبِّکُم؛ وَیَا أَبْنَاءَ الْخَمْسِیْنَ آتَاکُمُ النَّذِیرُ، وَیَا أَبْنَاءَ السِّتِّیْنَ زَرْعٌ آنَ حِصَادُهُ؛ وَیَا أَبْناءَ السَّبْعِینَ نُودِیَ لَکُم فَأَجِیْبُوا؛ وَیا أَبْناءَ الثَّمانِینَ أَتَتْکُمُ السَّاعَةُ وَأَنْتُم غَافِلُونَ.۴

۰.خدای متعال فرشته‌ای دارد که هر شب فرود مى‌آید و مردم را صدا می‌زند و می‌گوید: ای بیست ساله‌ها دامن همت به کمر بزنید؛ و ای سی ساله‌ها مراقب باشید تا زندگی دنیا شما را نفریبد؛ و ای چهل ساله‌ها برای ملاقات با پروردگارتان چه تدارکی دیده‌اید؟ و ای پنجاه ساله‌ها هشدارها ی نزدیک شدن مرگ) به شما رو آورده است؛ و ای شصت ساله‌ها عمر شما کشتزاری بوده که هنگام درو آن فرا رسیده است؛ و ای هفتاد ساله‌ها شما را صدا زده‌اند، پس پاسخ گویید؛ و ای هشتاد ساله‌ها قیامتتان رسید در حالی که شما هنوز هم در غفلت به سر می‌برید.

گویا در این حدیث شریف نیز منظور از رسیدن قیامت همان فرا رسیدن مرگ و نزدیک شدن آن است.

زمان در برزخ

البته این سخن بدان معنا نیست که در دوران برزخ، احساس و گذشت زمان مطرح نیست، بلکه بر اساس آنچه پیش‌تر ذکر شد، در برزخ مقربان در ناز و نعمت الهی‌ خواهند بود، اصحاب یمین در سلامت به سر خواهند برد و تکذیب‌کنندگان گمراه در عذاب خواهند بود.۱

میزان زمان برزخ هم متناسب با میزان مسائلی است که برای انسان پیش می‌آید؛ برزخ برای برخی، دورانی سریع است و برای بعضی دیگر طولانی است؛ درست مانند زمان خواب که ممکن است خواب چند دقیقه‌ای، به خاطر رؤیاهای گوناگون، طولانی جلوه کند و یا برعکس، خوابی طولانی، کوتاه به نظر آید.

کوتاه سخن آنکه:

الف) در برزخ خیر و شر وجود دارد و احساس لذت و یا رنج برای افراد مختلف امری قطعی است؛

ب) زمان برزخ برای برخی طولانی و برای جمعی، کوتاه و گذرا است؛ چنان‌که در پاره‌اى روایات، برزخِ اهل ایمان، مدتی کوتاه ذکر شده است.

ج) انسانها پس از زنده شدن در قیامت زمان برزخ را، چه کم و چه زیاد، از یاد خواهند برد و احساس آنها از خواب طولانی مرگ، به اندازه نیم‌روزی بیشتر نخواهد بود و این امر هم برای نیکان۲ و هم برای بدان یکسان است.

در روایات اهل بیت (علیهم السلام) چند مسئله درباره دوران برزخ آمده است که از جمله آنها مباحث زیر است:

الف) شب اول قبر؛

ب) فشار قبر و دلیل آن و راه پیشگیری از آن؛

ج) سؤال و جواب در آغاز ورود به قبر؛

د) زیارت اهل قبور و هدیه برای مردگان مؤمن؛

ﻫ) سبک شدن بار اهل ایمان در دوران برزخ به خاطر خیراتی که به آنها می‌رسد.

این موارد و مسائلی دیگر در این زمینه در کتابهای مربوط با تفصیل و ذکر احادیث و بیان حکایتهای مناسب آمده است. در اینجا به خاطر محدودیت زمانی، از بحث درباره این مسائل صرف نظر مى‌کنیم و دانشجویان گرامی ‌را به کتابهای مربوط رهنمون می‌شویم.۳

چکیده

ü سومین دوره زندگی انسان، عالم برزخ است. از زمانی که مرگ، انسان را فرا می‌گیرد برزخ او شروع می‌شود این برزخ تا هنگام برانگیخته شدن ادامه دارد.

ü دوران برزخ حالت مرگی میان دو حیات است که با روی آوردن مرگ، ما به خوابی عمیق فرو می‌رویم و با زنده شدن در قیامت از خواب برمی‌خیزیم و به زندگی خود ادامه می‌دهیم و حایل میان دو حیات را پشت سر می‌گذاریم.

ü قرآن کریم احساس انسان را پس از زنده شدن به فاصله میان مرگ تا قیامت، به اندازه یک شب تا صبح یا یک صبح تا شب بیان می‌کند و بدین ترتیب تاریخ قیامت هر کس را به نوعی یادآور می‌شود.

ü میزان زمان برزخ هم متناسب با میزان مسائلی است که برای انسان پیش می‌آورند؛ برزخ برای برخی، دورانی سریع است و برای بعضی دیگر طولانی است؛ درست مانند زمان خواب که ممکن است خواب چند دقیقه‌ای، به خاطر رؤیاهای گوناگون، طولانی جلوه کند و یا برعکس، خوابی طولانی، کوتاه به نظر آید.

 

 


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها